به گزارش فراناز داریوش اسدزاده بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون در سن ۹۶ در تاریخ 3 شهریور 1398 سالگی درگذشت.
وکیل خانوادگی این هنرمند که مدتی قبل هم در بیمارستان بستری بود در گفتوگو با ایسنا، این خبر را تایید کرد و گفت او یکشنبه (سوم شهریورماه) در منزل خود چشم از دنیا فروبسته است.
در ادامه قسمتی از زندگی ایشان را باهم در فراناز مطالعه میکنیم.
داریوش اسدزاده، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، متولد یکم آذرماه ۱۳۰۲ در کرمانشاه بود. او در ۲۰ سالگی وارد عرصه بازیگری شد و سالها در مقام بازیگر، نویسنده و کارگردان در تئاتر تهران (نصر) فعالیت کرد. در دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی در بیش از ۵۰ فیلم سینمایی ایفای نقش کرد. او پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران را ترک کرد و در سال ۱۳۶۵ پس از ۱۰ سال اقامت در آمریکا بازگشت و در دو سریال «سمندون» و «خانه سبز» و فیلمهای سینمایی زیادی مثل دو نیمه سیب، همسر، قلادههای طلا، یتیمخانه ایران، زمان از دسترفته و بوی کافور عطر یاس بازی کرده است. آخرین فیلم او هم «حکایت دریا» به کارگردانی بهمن فرمانآرا بوده است.
پدرش ارتشی و زادهٔ و بزرگ شده خیابان ری تهران بود. او فرزند نخست خانواده و دارای دو خواهر و یک برادر بود. او تا پنج سالگی بههمراه خانواده، در کرمانشاه زندگی کرد و در سال ۱۳۰۷ همراه با خانواده به تهران بازگشت. دوره ابتدایی را در «دبستان ترقی» و دبیرستان را در دارالفنون به پایان برد. پس از آن وارد دانشکده بازرگانی و دارایی شد.
وی در دوران کودکی به همراه پدرش به دیدن تئاتر میرفت. هر هفته درسش را به خوبی میخواند تا پدرش برای تشویق، او را به دیدن تئاتر ببرد. بعدها که بزرگتر شد عاشق هنر شد. پدرش که خود او را با هنر نمایش آشنا کرده بود بهشدت با کار هنری مخالف بود و از او میخواست تا آموزش نظامی ببیند و صاحب مقام و منصب شود. اسدزاده در جوانی ویولن مینواخت و طبع شعر هم داشت، اما بهدلیل مخالفت شدید پدر مجبور شد موسیقی را رها کند. او پس از پایان دورهٔ دبیرستان، این بار به دور از چشم پدر وارد نخستین دوره هنرستان هنرپیشگی شد و همزمان برای خاطر جمعی پدرش به دانشگاه نیز رفت.
هنرستان هنرپیشگی که زیرنظر سید علی نصر اداره میشد نخستین مدرسهٔ حرفهای تئاتر در ایران بود و از بطن آن تئاتر تهران (نصر) گشایش یافت. مدتی نگذشت که برای بازی در نمایشنامههای رادیویی که توسط فضلالله بایگان اجرا میشد به رادیو ایران رفت. در آن زمان شمار کمی از مردم در خانههای خود رادیو داشتند.
از این رو پدر اسدزاده خبر بازیگری پسرش را در آن نمایشها نه از رادیو که از زبان آشنایان شنید و او را به جرم «مطرب شدن» به خانه راه نداد تا آنکه بعد از یک ماه با وساطت اقوام به خانه برگشت. پدر با آنکه از راهی که پسرش انتخاب کرده بود راضی نبود، اما رفته رفته با آن کنار آمد.در سال ۱۳۲۳ (خورشیدی) در زمانی که احمد قوام نخستوزیر ایران بود به استخدام وزارت دارایی درآمد و در آنجا نیز از گوشه و کنایههای همکارانش که او را مطرب میخواندند، در امان نبود.
او از سال ۲۱ کار در تئاتر را با بازیگری، کارگردانی و نویسندگی در تئاتر تهران (نصر) و دهقان (لالهزار) آغاز کرد. نخستین بازی حرفهای او بر صحنه تئاتر در سال ۱۳۲۱ در نمایشی به نام «لیلی و مجنون کمدی» به نویسندگی و کارگردانی معزدیوان فکری بود. «تئاتر تهران» نخستین جایی بود که اسدزاده در آن بازی کرد. این تئاتر نخستین مکان ثابت و دائمی بود که در ایران برای تئاتر کلاسیک ساخته شده بود.
پس از آن در سال ۱۳۲۸ کار در سینما را با فیلم همسر مزاحم آغاز کرد. او همچنین در سال ۱۳۳۵ از طرف اداره کل هنرهای زیبای ایران برای بزرگترین جشنواره بینالمللی تئاتر به پاریس فرانسه فرستاده شد و به مدت سه ماه به پژوهش و مطالعه پرداخت. پس از بازگشت او به ایران از طرف رادیوی ایران دعوت بکار شد.
از آنجایی که او به تئاتر علاقهٔ زیادی داشت به نویسندگی و کارگردانی نمایشنامههایی چون: ازدواج فوری، سه زندانی، هنرپیشه، پرواز دخترها، میشل استروگف و مسیو ژوزف و… که تعداد آنها به ۲۰ نمایشنامه میرسد و ایفای نقش در ۲۰۰ نمایشنامه پرداخت. در بازدیدی که هنرمندان آمریکایی از تئاترهای ایران داشتند هنر او (کارگردانی، نویسندگی، و بازیگری) در دید آنها منحصر به فرد آمد و در سال ۱۳۴۶ به دعوت یک کمپانی فیلمسازی آمریکایی در شهر مینیاپولیس رهسپار آمریکا شد و در فیلم در آمریکا اتفاق افتاد به ایفای نقش پرداخت و علاوه بر آن در نوشتن فیلمنامه فیلم با جواد قائممقامی (کارگردان فیلم) مشارکت کرد. این فیلم در در همان سالها در ایران به اکران عمومی درآمد.
او که از همان آغاز با جدیت کار هنری را در پیش گرفته بود، در عین حال به عنوان کارمند وزارت دارایی نیز کار میکرد. نهایتاً در سال ۱۳۴۸، با توجه به حجم بالای فعالیتهایی که در وادی نمایش به او پیشنهاد میشد و با وجود آنکه پست بالایی در وزارت دارایی داشت، تقاضای بازنشستگی داد و پس از آن به کار هنری که به آن علاقه داشت پرداخت.
داریوش اسد زاده درگذشت + بیوگرافی و عکس
او در سال ۱۳۵۱ به عضویت هیئت مدیرهٔ سندیکای سینمای ایران درآمد. در سال ۱۳۵۵ جهت مطالعه و پژوهش در امور تئاتر به همراه خانوادهاش به آمریکا رهسپار شد. در زمانی که در لس آنجلس زندگی داشت در یک مینیمارکت (مغازه خواربار فروشی) و پمپ بنزین سرمایهگذاری کرد، اما ورشکست شد.
او در سال ۱۳۶۵ به ایران بازگشت و در عرصهٔ بازیگری در تئاتر و سینما به ایفای نقش پرداخت. او در سال ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ به ریاست انجمن بازیگران ایران منصوب شد و همچنین به مدت پنج دوره عضویت داوران خانهٔ سینما را بر عهده داشت. نگارش در زمینهٔ تاریخ تئاتر از جمله فعالیتهای مورد علاقهٔ او بوده که میتوان به کتابهای تماشاخانه تهران، سیری در تاریخ تئاتر ایران و برگهای خواندنی: گزینشی از رویدادهای تاریخی اشاره کرد. کتاب دیگری که در دست نگارش دارد، تاریخ تئاتر ایران از لاله زار تا شانزلیزه نام دارد. او همچنین جوایز و تقدیرنامههای فراوانی را از دولت مردان، استادان و صاحب نظران دریافت نمودهاست.
او در سال ۱۳۷۷ در فیلم کوتاه دایره ساخته محمد شیروانی بازی کرد که این فیلم منتخب منتقدان بینالمللی جشنواره کن در سال ۱۹۹۹ میلادی شد.
در سال ۱۳۹۵ ابراهیم شفیعی فیلم مستند «زندگی و دیگر هیچ» را دربارهٔ زندگی داریوش اسدزاده و در تقدیر از هفتاد سال فعالیت او در سینما، ساخت.
وی در سال ۱۳۹۱ از محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت ایران، نشان درجه یک فرهنگ و هنر دریافت کرد. او در دوران زندگی در آمریکا، پژوهشهایی در دانشگاه انجام داد و دورههایی را طی کرد که مدرک معادل آن از سوی دانشگاه تهران به عنوان دکتری در رشته «ادبیات هنر» ارزیابی شدهاست.
داریوش اسد زاده درگذشت + بیوگرافی و عکس
زندگی شخصی
او در بیست و هفت سالگی با یکی از طرفدارانش به نام «هما شاهرخی» که از نوادگان قاجاریان بود، ازدواج کرد؛ ولی پس از هفده سال زندگی مشترک، از آنجایی که صاحب فرزندی نشدند از او جدا شد. او از همسر دومش به نام «سهیلا غزلی» دو پسر دارد. پس از مهاجرت به آمریکا، به دلیل مسائل خانوادگی از همسر دومش نیز جدا شد. او در هفتاد و شش سالگی برای سومین بار ازدواج کرد. نام سومین همسر او «طاهرهخاتون میرزایی» است.