این روزها با این شرایط اقتصادی هر کسی یک ذره پس انداز هم اشته باشه برده،چه برسه به خیلی. میخوام بگم قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود. پس هنوزم دیر نیست. بجنبین و یاد بگیرین که چجوری پس انداز کنید که چند سال دیگه که خیلی هم دور نیست حرفی برای گفتن داشته باشید.
برای پس انداز کردن هزینههای ضروری و مهم را تعیین کنید و در اولویت قرار دهید.
اولین قدم در ایجاد بودجه، تعیین هزینه های ضروری یا ثابت از قبیل اجاره، قسط ماشین، قبض آب و برق است.
شما میتوانید هزینههای مواد غذایی و گاز را نیز در این دسته قرار دهید. این هزینه را با هم جمع کنید و از درآمد ماهانه خود کم کنید، مقدار باقیمانده پولی است که برای هزینههای اختیاری مانند تفریح، خرید، مسافرت، رستوران و یا غیره قابل خرج کردن است.
از برنامه ها جهت پس انداز کردن استفاده کنید.
برنامههای تلفن همراه و کامپیوتر بسیاری برای بررسی خرجهای مالی و بودجهبندیها در دسترس میباشد.
شما میتوانید با استفاده از این برنامهها به صورت مداوم هزینههای خود را بررسی کرده و تصمیمهای مالی هوشمندانهتری بگیرید.
این را به خاطر داشته باشید که بودجهبندی امری انعطافپذیر است و میتوان اولویتها را تغییر داد. میتوان در هزینه برخی از خواستهها صرفهجویی کرد و یا خرید آنها را به ماه بعد موکول کرد.
برای پس انداز یک صندوق اضطراری داشته باشید.
تعیین زمان خرابشدن خودرو یا هزینههای منزل و یا بیماریها قابل پیشبینی نیست. این ضروری است که بودجهای را برای حوادث غیرمنتظره زندگی کنار گذاشت و یک صندوق اضطراری را تهیه کرد. اگر شما بتوانید تدریجی، سه تا شش ماه از هزینههای خود را ذخیره کنید، میتوانید از قرض گرفتن در امان بمانید. اگر شما این صندوق را ندارید، از همین امروز شروع کنید.
برای پس انداز کردن همواره مواظب تغذیه خود باشید.غذای خانگی میل کنید.
غذا خوردن یکی از واجبات زندگی همه افراد است. راههای زیادی برای داشتن تفکر هوشمندانهتری درباره هزینه غذا وجود دارد. بیرون غذا خوردن در اکثر موارد بیشتر از پختوپز در خانه هزینه دارد، بنابراین حتی اگر از غذا پختن متنفر هستید، غذاهای سریع را برای پختن انتخاب کنید و از بیرون غذا خوردن اجتناب کنید.
جهت پس انداز کردن هزینه مسکن خود را ارزیابی کنید.
سعی کنید اگر از خانههای مجردی استفاده میکنید با پیدا کردن یک همخانه خوب این هزینه را کاهش دهید.به جای تعویض مبلمان و وسایل منزل نیز سعی کنید آنها را تمیز نگاه داشته و یا بازسازی کنید. شما میتوانید بسیاری از مشکلات منزل را بدون دعوت از یک تعمیرکار به راحتی خودتان انجام دهید و در این هزینهها صرفهجویی کنید.
در راه پس انداز کردن عاقلانه رفتار و عمل کنید.
این را به خاطر داشتهباشید که شما هرگز نمیتوانید صد در صد بودجهبندی خود را رعایت و پس انداز کنید.بودجهبندی نیز مانند رژیم یا برنامه ورزشی به تمامی انجام پذیر نیست و باید واقع بین بود. سعی کنید با شروع تنظیم اهداف کوچک و عملی کردن آن، اراده خود را برای دستیابی به خواستههای بزرگ تقویت کنید.بودجهبندی نوعی ماراتن است و دو سرعت نیست.
در ادامه شما یاد میگیرید که چطور یک کودک تربیت کنید که معنای پول و پس انداز را درک کند.
کودکان از کودکی باید یاد بگیرند و با مفهوم پول و ارزش آن آشنا شوند.
-3 تا 4 سالگی
-پول چیست؟
بدون شک ممکن است برای آموزش توالت رفتن کودک 3 یا 4 سالهتان بیشتر درگیر باشید اما یادتان باشد که باید کلاسهایی هم برای آموزش پول برایش بگذارید. در این سن او نمیتواند بفهمد مفهوم پول چیست اما شما میتوانید کم کم تفاوت سکههای مختلف را به او آموزش دهید.
یک راه این است که یک بازی بامزه راه بیندازید. به او بگویید سکهها را در اندازه و رنگهای مختلف قرار دهد. بازی نمایشی هم میتوانید انجام دهید، مثلا بازی فروشگاه یا رستوران. مواد لازم این بازی تمام اسباببازیهایی است که کودک میخواهد بفروشد، با مقداری پول.
-خواسته چیست؟ نیاز چیست؟
کارشناسان معتقدند این سن بهترین زمان برای آموزش مفهوم نیاز دربرابر تجمل است. میتوانید بازی نیاز یا خواستن را زمانی که با فرزندتان برای خرید بیرون میروید انجام دهید. یادتان باشد چیزهایی مانند شیر و برنج در دسته نیازها هستند در حالی که شکلات و پاستیل در رده خواستهها قرار میگیرند.
در این سن ممکن است بچهها از شما بخواهند که اسباببازی خاصی را برایشان بخرید یا حتی بازیهای کامپیوتری جدید بخواهند، وقتی این کار را کردند این فرصت را برایشان فراهم کنید تا با مفهوم صرفهجویی آشنا شوند.
باید به فرزندتان توضیح دهید که رفتن به مغازه اسباببازی فروشی همیشه برابر با خریدن یک اسباببازی نیست. آیا شما به عنوان والدین عادت دارید چیزهایی را که نیاز ندارید بخرید؟ این عادت میتواند به فرزندتان نیز به راحتی منتقل شود. وقتی ببینید که فرزندتان با اسباببازی که برایش خریدید بازی نمیکند نباید برایش اسباببازی دیگری بخرید.
-5 تا 6 سال
-اجازه دهید فرزندتان خرید کند
این زمان خوبی برای این است که به فرزندتان اجازه دهید به مدیریت پول و پرداخت خرید عادت کند. برای مثال میتوانید از فرزند 6 سالهتان بخواهید برایتان شیر بخرد.
حالا شما این شانس را دارید که مفهوم تفریق و جمع را به فرزندتان بیاموزید. به او هزار تومان میدهید تا چیزی را که 900 تومان است، بخرد. بنابراین 100 تومان به او بازگردانده میشود و به این ترتیب میتوانید درباره اینکه چرا به او 100 تومان بازگردانده شده توضیح دهید.
-7 تا 9 سال
بودجه چیست؟
این زمانی است که بهتر است به فرزندتان مفهوم بودجه را یاد دهید چون حالا دیگر او پول تو جیبی میگیرد. برای مثال برای او توضیح دهیدکه هزینههای خانواده با همین بودجه مدیریت میشود و با اولویتهایی برای نیازها و خواسته مشخص میشود.
وقتی به اصرار او برای خرید اسباببازی نه میگویید برایش علت را توضیح دهید که بودجه ماه برای خرید اسباببازی استفاده شده است یا قیمت اسباببازی با بودجهای که در نظر گرفته شده نمیخواند.
به او کمک کنید بخشی از پول تو جیبیاش را پسانداز کند، بخشی را خرج کند و بخشی را برای خیریه اختصاص دهد. برای این کار میتوانید 3 بطری در نظر بگیرید حتی میتوانید حساب پس انداز برایش افتتاح کنید.
-زیبایی انتخاب
وقتی مفهوم بودجه را به فرزندتان یاد دهید او تشخیص خواهد داد که به دست آوردن پول راحت نیست. کودکان ممکن است پولشان را در راههای متفاوتی خرج کنند. همچنین به این نتیجه میرسند خریدن یک وسیله به معنای چشمپوشی از وسایل دیگر است. مدام به او نگویید پولش را چطور خرج کند، به جای آن به او کمک کنید فواید و مضرات چیزی را که میخواهد بخرد بسنجد و بعد اجازه دهید خودش تصمیم بگیرد.
-10 تا 12 سال
-صرفهجویی را دوباره توضیح دهید
تا الان فرزند شما معنی پول را به خوبی فهمیده و میداند با آن چه کار میتواند بکند. پیام صرفهجویی را با تشویق نوجوانتان به مقایسه قیمتها هنگام خرید دوباره تکرار کنید. وقتی این مفهوم را بازخوانی کنید دیگر پول خود را خرج یک وسیله گران نمیکند، در حالی که وسیله مشابه آن با قیمت بهتر وجود دارد.
-پول در برابر خوشبختی
کودکان در این سن ممکن است شروع به مقایسه موبایلشان یا موقعیت والدینشان با دیگران کنند. مهمترین نکته آن است که به فرزندتان یاد دهید پول همه چیز نیست وخوشبختی به آن وابسته نیست.
-غیرمستقیم یاد بدهید
اقتصاد، مهارتی آموختنی است. باور به مقتصد شدن بچهها و باور به داشتن مهارت در کنترل و نگهداری پول که به معنای اندوختن ثروت است، محصول فرایند یادگیری است که خود در برگیرنده 2 نوع یادگیری یعنی یادگیری مشاهدهای و یادگیری آموزشی است.
منظور از یادگیری مشاهدهای به معنی دیدن، درک کردن و به کارگیری است که عمده آن محصول دورههای رشدی کودکی و مشاهده الگوهای رفتاری و انتخابی خانوادههاست. خانوادههایی که در آنها برنامهریزی مالی به عینه مشهود بوده و اتفاقا برای کودک قابل توضیح نیز هست، غیر مستقیم به کودک خود اصل حفظ سرمایه و تبعات مثبت آن را آموزش میدهند.
مثل زمانهایی که کودک کالایی را مثل اسباب بازی طلب میکند و خانواده برای کودک توضیح میدهد که به علت محدودیت مالی (خانواده اینقدر تومان در آمد دارد، اینقدر تومان هم خرج و هزینههای خانواده است و کلا اینقدر تومان باقی میماند که باید بین نیازهای همه خانواده تقسیم شود ) توان خرید آن را ندارد و اگر او پولهای توجیبیاش را جمع کند، آنگاه میتواند به کمک خانواده، آن کالا و بعدها کالاهای دیگری را نیز خریداری کند.
در اینجا مدیریت مالی به صورت غیر مستقیم به کودک آموزش داده میشود چرا که کودک سیاق و روش اجرایی خانواده را با آنچه برای او تکلیف میکنند در تعارض نمیبیند و این خود نوعی تایید بر اشتراک نظری و عملی خانواده برای خود و برای اوست و قبول آن شرایط چندان غیرمتعارف و آزاردهنده نیست.
این 3 اصل را درنظر بگیرید
در خانوادههایی که تحقق خواستههای کودک و نوجوان مشروط به چیزی یا عملی یا تغییری نمیشود و هر چه بخواهد در اسرع وقت مهیا میشود، غیرمستقیم کودک میآموزد که همیشه توانی برای تحقق آرزوهای او در والدین وجود دارد و ترس از نداشتن و ترس از آیندهای که شاید روزی با امروز متفاوت باشدشکل نمیگیرد و این یعنی اعتماد کاذب به آیندهای پرفراز و نشیب و گاه غیرقابل پیشبینی.
پس اصل مشروط بودن، اصل اعتدال و اصل نسبی بودن شرایط و آینده باعث قدرتمندتر شدن کودک و نوجوان ما و نیز شراکت او در وظایف اجتماعی و اقتصادی برای تحقق آرمانها و آرزوهای آینده خود او خواهد بود.