چگونه طنزپرداز و استند آپ کمدی حرفه ای شویم ؟

چگونه طنزپرداز و استند آپ کمدی حرفه ای شویم ؟

چگونه طنزپرداز و استند آپ کمدی حرفه ای شویم ؟

به شخصی که با حرف و کارهای خود دیگران را می خنداند کمدین می گویند و به این کار استند آپ کمدی یا به فارسی طنزپردازی می گویند. خنده دار پردازی یا همان استند آپ کمدی که اخیراً توسط رامبد جوان در خندوانه باب شد ، حال چگونه میتوان یک طنزپرداز موفق شد .

 

شاید شما هم آدم هایي را دیده باشید که حتی وقتی بی مزه ترین جُک های دنیا را تعریف می‌کنند بلدند دور و بری هاي شان را بخندانند و حتما به آدم هایي هر برخورده اید که بامزه ترین جک هاي جهان را به بی مزه ترین شکل ممکن تعریف می‌کنند و جوابی همۀ که از دور و بری هاي شان میگیرند ، به گزارش فراناز نهایتا یکی دو خنده نه عمده طولانی هست که به سرعت برق و باد جایش را به کلمه هاي عادی میدهد.

چگونه طنزپرداز و استند آپ کمدی حرفه ای شویم ؟

استند آپ کمدی رامبد جوان

این هست که در استندآپ کمدی درست تعریف کردن ایده هاي بامزه از خود ایده ها مهم تر هست. مهم این هست که تماشاگران این کمدی حرف هاي کمدین را گوش کنند و درست لحظه اي که باید بخندند بزنند زیر خنده و صدای خنده شان سالن را پر کند.

 

هیچ خنده اي در این موارد بی علت نیست. بامزه بودن حرف هایي که از دهان کمدین بیرون می‌آید معمولا ایده هاي تلف شده دیگر را می پوشاند و هیچ تماشاگری هم بعد از اینکه از سالن بیرون می‌آید به این فکر نمی‌کند که چندایی از ایده ها و جک ها بی مزه بوده اند؛به این فکر می‌کند که چه جک هاي بامزه اي شنیده و چند تا از این جک ها را می‌تواند برای دوستان دیگرش تعریف کند.

 

چگونه طنزپرداز و استند آپ کمدی حرفه ای شویم ؟

آیا می توان یک استندآپ کمدی بی نقص اجرا کرد؟

استندآپ کمدی هاي وودی آلن را اگر ببینیم تازه معلوم میشود که داست اناز چه قرار هست و تازه می فهمیم که آدم ها یا بامزه اند و استعداد بامزگی دارند یا کلا به درد اینکار نمی‌خورند و باید برند سراغ کاری دیگر؛ کاری که نیازی به تعریف کردن جک ها و ایده هاي بامزه نداشته باشد.

 

وودی آلن از این نظر واقعا کم نظیر هست. مفید معلوم هست که ایده اي به ذهنش رسیده؛ یا آن طور که خودش میگوید جرقه اي در ذهنش زده می‌شود و نمیداند چرا ایده اي که به ذهنش رسیده شکل کمدی به خود میگیرد.

 

ظاهرا تماشای یکی از استندآپ کمدی هاي مورت سال بوده که وی را به اجراها تک نفره علاقه مند کرده؛ به اینکه راه درست شاید همین اجرای تک نفره باشد.

چگونه طنزپرداز و استند آپ کمدی حرفه ای شویم ؟

 راه طنزپرداز شدن

ایده هایي را در ذهن پرورش می دهي. بعد انها را با هم ترکیب می کني و از دل این ترکیب می‌رسی به چیزی تازه؛ رواتی که می‌شود برای دیگران تعریفش کرد اما هیچ چیز قطعی نیست.

 

همۀ چیز بستگی دارد به صحنه اي که روی آن ایستاده اي. به تماشاگرانی که روی صندلی هاي شان نشسته اند و با چشم هاي شان تو را می پایند. قرار هست عبوس ترین و تلخ ترین تماشاگر سالن را هم به خنده بیندازی. کار ساده اي هم نیست وقتی همۀ جک هاي جهان را ظاهرا گذشته از این شنیده اند و توقع بیش تری دارند.

 

کاری که وودی آلن معمولا پیشنهادش می‌کند سرزدن به اخبار و جست و جوی چیزهایی هست که معمولا بی اعتنا از کنارشان رد می‌شویم. همۀ وقت خبرهایی میباشند که کسی نمی خواندشان؛یا دقیق نمی خواندشان. درست همین خبرها میباشند که می‌شود از دل شان ایده اي برای استندآپ کمدی بیرون کشید و گرچه این چیزها را با چند حکایت ازلی ابدی پیوند دارد؛ رابطه زن و شوهرها؛

 

زندگی هاي به هم ریخته؛ گرانی؛ بی پولی؛ فنجان قهوه اي که هنوز نخستین قُلُپ را نخورده اید میوفتد روی زمین و هزار تکه می‌شود؛ دست نوشته هاي تان که فکر کرده اید برترین کمدی جهان هست ولی در غیاب تان خانواده گرامی به جای کاغذ باطله از آنها بهره گیری کرده اند و هزار چیز دیگر که در زندگی پیش می‌آید. این هست که وودی آلن گاه و بی گاه گفته هست زندگی روزمره یک جور کمدی هست که هرچه پیش تر میرویم وحشتناک تر میشود.

چگونه طنزپرداز و استند آپ کمدی حرفه ای شویم ؟

راه طنزپرداز شدن

استندآپ کمدی ها اضافه بر این کمدی هاي انتقادی اند؛ به هیچ چیز قاعدتا رحم نمی‌کنند. هیچ کس نمیتواند از دست شان فرار کند؛ چون بالاخره یک جا گیرش می آورند و حسابی خدمتش می‌رسند.

 

کافی هست چشم بگردانند و ببینند سیاستمداری دارد حرف هاي عجیبی میزند، حتما در اجرای بعدی به این حرف ها اشاره می کنندو حرف هایي راکه احتمالا خیلی ها نشنیده و نخوانده اند یابی اعتنا از کنارش رد شده اند یادآوری میکنند.

 

لنی بروس یکی از این کمدین ها بود که تندی زبانش شهره آفاق بود و هیچ فایده اي هم نداشت که بازداشتش کنند و شکایت کننده که به کسی توهین کرده؛ چون همین که آزاد می شد دوباره شروع می‌کرد به اجرا و هر زمان تندتر از گذشته جک میگفت و شوخی میکرد و همۀ را دست می انداخت؛ به خصوص سیاستمداران و ماموران قانون راکه مطمئن بود چند روز بعد باید دوباره سوال هاي شان را جواب دهد.

چگونه طنزپرداز و استند آپ کمدی حرفه ای شویم ؟

راه طنزپرداز شدن

شوخی مشهورش که در فیلم «لنی» باب فاس هم تکرار شد و داستین هافمن به بامزه ترین شکل ممکن روایتش کرد این بود که: «من جهودم. آره خب؛ اجداد من بودن که مسیح رو به صلیب کشیدن.

 

ولی چه مفید که این اتفاق تو دوره ما نیفتاد؛ وگرنه همین حالا هر جوون مسیحی اي که از کنارت رد می شد میدیدی یه صندلی انداخته گردنش.» و این شوخی تلخی بود با صندلی الکتریکی که از سال پیش در کشور آمریکا وسیله اي هست برای اعدام.

 

مشابه دیگری از کمدی انتقادی تک نفره که در دل سریالی تلویزیونی روایت شده «لویی» هست؛ مرد بی ادب پاک باخته اي که همۀ چیز را از دست داده ولی زبان تند و تیزش هنوز می‌تواند دخل آدم ها را در بیاورد و اجراهای صحنه اي اش فرصتی میباشند برای انتقاد از همۀ چیز.

 

همین بی رحمی و زبان تند و تیز را در زندگی روزمره اش هم دارد؛ در زندگی عادی و معمولی اي که خیلی ها سعی می‌کنند به سلامت از آن بگذرند و اعتنایی به هیچ چیز نکنند.

چگونه طنزپرداز و استند آپ کمدی حرفه ای شویم ؟

لویی این طور نیست. درست تصویر این هست. محافظه کاری را کنار میگذارد و حمله می‌کند به چیزی که فکر میکند درست نیست؛

 

چیزی که ظاهرا یک جای کارش می لنگد و درست همان چیز را بدل میکند به نقطه مرکزی یک شوخی و این شوخی را آنقدر پیچ و تاب می‌دهد که داستان هاي دیگری هم از دلش بیرون بیایند. از بدیهیاتی شروع می کن که چرا باید این چیزها را بعنوان بدیهیات پذیرفت؟

 

چرا نباید انها را دور انداخت و چیزهای دیگری را جایگزین شان نکرد؟ کاری که لویی می‌کند همین هست:

 

تن ندادن به قاعده هاي روزمره و زیر پا گذاشتن هر قانونی که دیگران برای آسایش خود نوشته اند. کار آسانی هم نیست ولی بهتر از این هست که هیچ کاری نکند و زل بزند به تماشاگرانی که بادلیل و بی علت می‌خندند

 

منبع :kishtech.ir

جدیدترین مطالب سایت