خوبی و فایده های موسیقی و موزیک برای کودکان

خوبی و فایده های موسیقی و موزیک برای کودکان

خوبی و فایده های موسیقی و موزیک برای کودکان

در این مقاله از سایت فراناز قصد داریم شما را با فواید موسیقی برای کودکان آشنا کنیم.

 

موسیقی همیشه میتواند به انسان بالغ آرامش بدهد دیگر چه برسد به خردسالان و کودکان اما متاسفانه با ترویج موسیقی های غربی به ذهن و روح بچه هایمان تاصیر پذیری منفی میگذارد پس چه بهتر است از موسیقی های قدیمی و سنتی ایرانی استفاده کنیم در ادامه مطلبموسیقی برای کودکان چه فواید خاصی دارد با فراناز همراه شوید.

 

محمد جواد  صحافی: با ظهور موسیقی های جدید غربی و ورود آن به جمع موسیقی های ایرانی و به تبع آن، جذب جوانان و نوجوانان به این نوع موسیقی ها، بسترسازی برای ترویج بیشتر موسیقی ایرانی بیش از پیش ضروری می نماید. تولید آثار فاخر موسیقایی، نوآوری در موسیقی ایرانی متناسب با ذائقه قشر امروزی و حمایت از هنرمندان موسیقی ایرانی از جمله عواملی هستند که می تواند زمینه ساز ترویج این هنر در میان قشری از جامعه شود که بیشترین و تاثیرگذارترین جمعیت کشور را به خود اختصاص داده است و شاید بهتر باشد بگوییم که یکی از مهم ترین عوامل ترویج موسیقی فاخر ایرانی را می توان آموزش درست آن عنوان کرد.

 

مهدی آذرسینا از استادان موسیقی ایرانی و یکی از فعالان عرصه موسیقی کودک که کتاب «از متد ارف تا چهارگاه» وی به عنوان منبعی برای آموزش موسیقی ایرانی به کودکان معرفی می شود، می گوید: «برای آموزش صحیح موسیقی به کودکان با مرکز پژوهش وزارت آموزش و پرورش ارتباط گرفتم و با مدیر این مرکز رایزنی هایی انجام دادم. از طرح من بسیار استقبال شد و با مسئولان تمامی دوره های آموزشی، هنری، تحصیلی جلساتی داشتیم. بعد از حدود سه ساعت صحبت، نتایج و تصمیماتی در این جلسه گرفته شد.

خوبی و فایده های موسیقی و موزیک برای کودکان

نمونه ای ضرب الاجلی از من خواستند که به آنها ارائه کردم. همچنین قرار شد فیلم های آموزشی نیز ساخته شود و معلمانی که خود من مسئول آموزش آنها خواهم بود با استفاده از این فیلم ها، آموزش صحیح موسیقی را در مدارس بر عهده بگیرند؛ اما نمی دانم به چه دلیلی این پروژه متوقف شد. بعدها پیگیری های من نیز به پاسخی از سوی دوستان در آموزش و پرورش منتهی نشد.» (همان)

 

شاید بتوان والدین را نیز در ساده انگاری مقوله آموزش موسیقی به کودکان بی تقصیر ندانست. بسیاری از کودکانی که در کلاس های یادگیری موسیقی شرکت می کنند، پس از مدتی این هنر را رها می کنند و به طور جدی پیگیر آموزش موسیقی به فرزندان خود نمی شوند. آنها به موسیقی با نگاهی تفننی می نگرند و جدیّت کمتری برای یادگیری این هنر برای فرزندان شان به خرج می دهند. همین مسئله نیز سبب می شود تا آموزشگاه های موسیقی برای کسب سود مالی فزون تر به استفاده از مربیان نه چندان متخصص و  کار بلد و بدون بهره گیری از کمتر دانشی در این عرصه، با نگاهی مادی به موضوع راهی ناهموار را برای طی مسیر هنری کودکان رو آورند.

 

از آنجایی که کمتر نظارتی بر نحوه عملکرد و آموزش هنرآموزان در آموزشگاه های موسیقی وجود دارد، گاهی نیز مشاهده می شود که آموزشگاه های موسیقی از هنرجویان جوانِ خود در دیگر رشته های موسیقی و افرادی که تجربه اندکی در زمینه موسیقی کودک دارند، سابقه کاری یا مدرک علمی آموزشی مرتبط ندارند و از مبانی روانشناسی کودک بی اطلاع اند، برای آموزش به کودکان استفاده می کنند و والدین نیز بدون اطلاع و با اعتماد به این مراکز، هزینه های گزافی بابت یادگیری کودکان شان متحمل می شوند. در صورتی که باید توجه داشت آشنایی با مبانی روانشناسی کودک و نوجوان، نوع کلام و نحوه برخورد با کودکان از مواردی است که علاوه بر داشتن مدارک و سوابق علمی و تجربی مربیان موسیقی کودک، باید در گزینش یک مربی موسیقی کودک در نظر گرفته شود.

 

«فرهاد هراتی» موسیقی دان و مدرس موسیقی کودک می گوید: «جایگاه موسیقی کودک در کشور شناخته شده نیست و بیشتر افرادی که در این عرصه فعالیت می کنند، علمی در این زمینه ندارند.» (ایرنا، بهمن 1393)

 

مهدی آذرسینا نیز معتقد است: «در دهه های اخیر به سبب افزایش کودکستان ها، مهد کودک ها، آموزشگاه های خصوصی و هنرستان های دولتی، حجم تولیدات موسیقی کودک افزایش یافته است؛ ولی متاسفانه کیفیت این آثار تولیدی به سبب نظارت نداشتن اهل فن، کمبود مربیان متخصص و نگرش سرگرمی گونه و بازی وار به موسیقی کودک در حد مطلوبی نیست.» (همان)

 

همان گونه که اشاره شد، خانواده از ابتدا نقش بسیار مهمی در سوق دادن کودک به مسیر هنری بر عهده دارد، توجه به نیازهای کودکان و دقت در نوع علاقه مندی وی می تواند آموزش موسیقی به کودک را در مسیر درستی هدایت کند. بی توجهی به موارد گفته شده باعث از بین بردن روحیه هنری کودک می شود و به صورت ناخودآگاه تمایل کودک را به سمت موسیقی های بی محتوا و پوچی که نمونه های آن را می توان در جامعه به وفور یافت، سوق می دهد که این خود خطری است جدی برای آینده این کودکان.

 

توجه مجدانه به نیازهای کودک و سعی در شکوفا کردن استعدادهای هنری او، جدای از آن که می تواند تاثیر شگرفی در به وجود آمدن جامعه ای شاداب، سالم و آگاه داشته باشد، اثرات مثبتی در خلاقیت و ذهن کودک ایجاد می کند.

 

سودابه سالم می گوید: «کودک را جدی نمی گیرند تا چه رسد به موسیقی کودک! او را یک مینیاتور بزرگ می دانند که باید هر چه زودتر رشد کند و عاقل شود. دوران کودکی یعنی دوران تجربه کنجکاوی و کشف و پرسش درباره جهان پیرامون او. یعنی هر جا که کودکان باشند، موسیقی، شعر، حرکت، نقاشی، قصه و … جریان دارد. کودک یعنی تجربه کردن، یعنی فعال بودن، نه اینکه نشستن بر روی صندلی های کلاس های 20 نفره مهد کودک ها یا ساعت های زیادی نشستن پای برنامه های تلویزیون یا بازی های کامپیوتری.» (ظهوری، 1386)

خوبی و فایده های موسیقی و موزیک برای کودکان

البته در این میان نباید از رسانه ملی و تاثیرات آن در تولیدات برنامه هایی با محوریت کودک غافل شد. تولید و بهره بردن از موسیقی های ارزشمند در مجموعه های مرتبط با کودکان نقش بسزایی در افزایش میزان علاقه مندی آنها به موسیقی دارد؛ ولی متاسفانه بی اهمیت دانستن موسیقی در رسانه ها نه تنها شامل حوزه کودکان که در تمام سبک ها قابل درک است. با این حال این رسانه بزرگ و قدرتمند سال هاست برای شناسایی و فرهنگ سازی موسیقی خوب و ارزشمند هیچ تلاشی نکرده و با تولید مجموعه های صوتی و تصویری ناسازگار با فرهنگ ایرانی به جای ترغیب کودکان و نوجوانان به الفت و نزدیکی با فرهنگ ایرانی، آنان را دورتر کرده است.

 

تهیه کنندگان برنامه های تلویزیونی و سینمایی کودکان نیز بدون توجه کارشناسانه به این مقوله بسیار مهم نه تنها نتوانسته اند در طی سال ها، محتوای موسیقی های خود را ارتقا دهند، بلکه روز به روز نیز از کیفیت تولیدات آنها کاسته می شود. انتظار می رود متولیان و دست اندرکاران امر با افزایش میزان دانش موسیقایی خود و تمرکز و توجه بیشتر بر مقوله موسیقی کودک، در کنار آن که کیفیت کار خود را بهبود می بخشند، رسانه را نیز به محلی برای افزایش فرهنگ موسیقایی مردم تبدیل کنند.
به اعتقاد آذرسینا صداوسیما با تولیدات بی کیفیت، آسیبی جدی به این مقوله زده است: «بر اساس برآیند آنچه که طی این سال ها به طور جسته و گریخته از این رسانه دیده ام، می توانم بگویم یکی از مواردی که به طور جدی به شنیدار جامعه، به خصوص در حوزه کودک آسیب زده، همین آثار سطحی و خام تولید شده در صداوسیماست.

 

به عنوان یک صاحب نظر در این عرصه هرگز نمونه مطلوبی از موسیقی کودک در صدا و سیما ندیده ام. حتی به لحاظ استفاده هدفمند از سازها در این برنامه ها نیز هیچ معیاری مشاهده نمی شود و معمولا با یک ساز «سینتی سایزر» سر و ته این گونه آثار را هم آورده اند. صدای خواننده های این برنامه ها نیز جزو صداهای مطلوب خوانندگی نیست و روالی جا افتاده که آدم بزرگ ها سعی می کنند صدای بچه را تقلید کنند. از این رو گمان نمی کنم پیام های تربیتی که در قالب این برنامه ها به کودکان داده شده، موثر و مفید بوده باشد.» (اداک، 1392، ص 9)

 

ناصر نظر معتقد است یکی از دلایل ساخته نشدن قطعات ارزشمند موسیقی متناسب با سن کودکان آن است که برای ساخت موسیقی کودکان دستمزد بسیار کمی می پردازند و به همین دلیل افراد کم تجربه با هزینه کمتر انتخاب می شوند. او نیز همانند بسیاری از فعالان این عرصه بر این نکته تاکید می کند که موسیقیِ بچه ها را ساده می پندارند. حتی درباره انتخاب معلم هم می گویند چون بچه است، لازم نیست معلم چیز زیادی بلد باشد؛ در صورتی که آهنگ ساز، نوازنده، مربی و همه چیزهایی که مربوط به بچه ها هستند باید در حد بهترین باشند. صِرف اینکه موسیقی ضربی و رِنگی و شاد باشد، کافی نیست. (دادخواه، 1385، ص 15)

خوبی و فایده های موسیقی و موزیک برای کودکان

کمبود هنرمندان مستقل برای تولید آثار کودکانه را می توان از دیگر مشکلات عمده رشد نیافتگی این نوع موسیقی در سال های اخیر دانست. از سال های گذشته تاکنون برخی آثار موسیقی در این سبک تولید و عرضه شده است اما تعداد آنها به انگشتان دو دست نیز نمی رسد.

 

برخی از سازمان ها و موسسات همچون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با همکاری اساتید و هنرمندانی همچون «کامبیز روشن روان» و «حسین پیرنیا» آثاری برای کودکان این سرزمین تهیه کرده اند؛ ولی تعداد آثار تولید شده در زمینه موسیقی کودک بسیار محدود بوده و شاید مجموعه ارزشمند آنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تعداد انگشتان دست نیز نرسد. با وجودی که آموزش موسیقی کودک از قبل از انقلاب در جامعه مرسوم بوده است اما هنرمندان و فعالان این عرصه نتوانسته اند برای مدرسان این عرصه از روش های آموزشی غربی همانند سوزوکی، ارف و همانند آنها نمونه مدونی در موسیقی ایرانی ارائه دهند.

 

ناصر نظر که توانسته است برای سازهای استفاده شده در سیستم کارل ارف (همانند بلز) تیغه هایی طراحی کند که امکان نواختن ربع پرده و به تبع آن اجرای موسیقی در دستگاه های ایرانی در آنها وجود داشته باشد، معتقد است آن دسته کسانی که مخالف آموزش سازهای متد ارف هستند، خودشان در نوشتن متد برای بچه ها در موسیقی ایرانی کاری انجام نداده اند و این در حالی است که برای پیانو و سازهای غربی مرتب کتاب ها و روش های جدید منتشر می شود؛ ولی در ایران برای سازهای ایرانی متدهای انگشت شماری موجود است.

 

از مجموع شیوه های آموزشی کودکان، کتاب دستور سنتور و تار و تنبک فقط یکی موجود است و اساسا در کشور ما برای کودکان کمتر از 15 سال در زمینه موسیقی فکری نشده است! (صائبی، 1392، ص 8)

 

انتشار آثار و ترانه هایی با رنگ و بوی موسیقی بزرگسالان تنها با این تفاوت که اشعار استفاده شده در آن کودکانه است موجب دل زدگی کودکان از موسیقی ایرانی می شود. شاید بتوان گفت تکنیک هایی که بتواند روح کودکانه را به زبان موسیقی بیان کند در این امر لازم و ضروری است.

 

ناصر نظر معتقد است که دو نوع نگاه برای موسیقی کودک وجود دارد. نخست نگاه شادی آفرین و تفننی که آثار ساخته شده در آن بایستی شاد و آهنگین باشد و بچه ها را به حرکت وادارد تا با آن دست زنند؛ اما در صورتی که بخش تعلیم و تربیتی مد نظر قرار گیرد، موسیقی کودکان باید به گونه ای ساخته شود که هم در بخش اجرایی و هم در بخش های آموزشی، برای کودک «قابل فهم» باشد. آهنگ ساز و مربی موسیقی باید در ساخت و آموزش موسیقی به کودکان، به گروه سنی، توانایی جسمی، خاستگاه های شان و مسائل مورد نیاز آنها در این زمینه توجه کند.

 

او نمی تواند همان موسیقی حرفه ای را که برای بزرگسالان می نویسد برای کودکان بسازد. موسیقی که در حد وسعت حنجره بچه ها نیست به درد کار کودکن نمی خورد. در این باره باید واقعا توجه کرد که موسیقی بچه ها باید در ابعادی باشد که بچه ها آموزش می بینند. اگر شعر است باید ابتدا ببینیم که آیا بچه ها مفهوم شعر را می فهمند یا نه. اگر ملودی است، باید ملودی در حد و ابعاد حنجره بچه ها باشد که بتوانند آن را بخوانند. از نظر ریتم باید ریتمی که برای موسیقی کودکان اختیار می شود هم با آن فواصل، مناسبت داشته باشد و در آخر کسی که موسیقی کودک را می سازد باید واقعا در این زمینه تخصص لازم را داشته باشد؛ چون بخش روان شناسی کار هم خیلی مهم است. (پور خصالیان، 1392، ص 69)

 

در میان آثار تولیدشده موسیقی برای کودکان، برخی آثار وجود دارند که با وجود گذشت سال ها از تولید آنها هنوز هم جزو بهترین های این عرصه محسوب می شوند. آلبوم «رنگین کمون» از ساخته های «ثمین باغچه بان» (از بزرگان موسیقی کودک) که در فروردین سال 1357 به رهبری «توماس کریستین دئاوید» با ارکستر سمفونیک رادیو وین به اجرا در آمد، پس از انقلاب ابتدا به صورت نوار و به همراه یک کتاب منتشر شد.

 

این کتاب شامل نقاشی های زیبا و کودکانه ای از «پرویز کلانتری» و نت ترانه های موجود در آلبوم برای تک خوانی کودکان است. در این آلبوم که برای ارکستر سمفونیک، کُر و دو خواننده سوپرانو و متسوسوپرانو نوشته شده است به ترتیب «بهجت قصری» و «اِئولین باغچه بان» تک خوانان این اثر هستند.

 

گاهی هم آثار شنیداری دیگری نیز در عرصه موسیقی کودک توسط برخی هنرمندان فرهنگی تولید و روانه بازار موسیقی شده اند که در برخی از این آثار هنرمندان بزرگی نیز نقش داشته و آثار ماندگاری را در این زمینه خلق کرده اند.

خوبی و فایده های موسیقی و موزیک برای کودکان

حسین علیزاده نیز یکی از دیگر آهنگ سازان موسیقی ایرانی است که پس از انقلاب اسلامی ایران فعالیت های او همکاری با «مجید درخشانی» در انتشار آلبومی با نام «بچه ها بهار» است؛ اثری که برخلاف تولیدات این روزهای موسیقی کودک که عمدتا توسط صداوسیما انجام می گیرد، نه فاصله بسیاری با فرهنگ ایرانی دارد و نه در آن از اشعار سطحی استفاده شده است. این آلبوم در دهه 60 از مجموعه کاست های «قاصدک» توسط نشر ابتکار منتشر شد که شاعران آن «نیما یوشیج» و محمود مشرف آزاد تهرانی (الف. آزاد)» بودند.

 

بررسی و واکاوی آثار تولید شده در سال های گذشته با مجموعه ای که در سال های اخیر با عنوان موسیقی کودک شنیده می شود نشان دهنده افت و پس رفت شدیدی است که در این سبک پدیدار شده است.

 

مشاهده تولیدات موسیقی کودک در سال های اخیر سخن را محرز می کند. همچنین از آنجا که عموما تولید موسیقی برای کودکان در سال های اخیر به دلیل کم کاری هنرمندان بزرگ و صاحب نام ما به دست رسانه ملی افتاده و این رسانه نیز تنها برای پر کردن زمان برنامه های خود به تولید موسیقی های سطحی و نازل روی آورده است، نمی توان برای تولید آثار ارزشمند و متناسب با فرهنگ ایرانی همچون سالیان گذشته انتظاری داشت.

 

ناصر نظر معتقد است روحیات استادانی که سنی از آنها گذشته است و با موسیقی دیگری بزرگ شده اند با کودکان قرن 21 تفاوت های بسیاری دارد. به اعتقاد وی باید خاستگاه کودکان را یافت و به آنها توجه کرد. وی با انتقادات از روند تولید آثار موسیقی کودکان می گوید: «اگر به آمار تولیدات موسیقی کودک در عرض یک سال رجوع و تعداد آلبوم ها را اندازه گیری کنید، این رقم صفر است. عدد صفر را به کار می برم که نگویید دوتا، هیچ!» (دادخواه، 1385، ص 15)

 

حال در این میان خانواده ها بایستی با توجه بیشتر خود به کودک و سنجش میزان علاقه مندی آنان به موسیقی و نیز تهیه آثار فاخر تولید شده در موسیقی کودک، بتوانند با آموزش درست موسیقی به آنها، آینده هنری و اجتماعی جامعه را پی ریزی کنند. سخن را با مطلبی از دکتر «شین ایچی سوزوکی» به پایان می برم که می گوید: «به خاطر کودکان به ما اجازه دهید از زمانی که در گهواره هستند به آنها موسیقی را آموزش مدهیم تا در آینده، ذهنی اصیل، احساسی و سرشار از ارزش های انسانی و توانایی های درخشان داشته باشند.»

 

مطالب مرتبط »
موسقی غمگین گوش کنید و شاد شوید!

 

اثرات مفید موسیقی و آواز خواندن در آرامش روحی نوزاد

 

فال از روی ساز و موسیقی مورد علاقه

 

از روی موسیقی مورد علاقه اشخاص را بشناسید

 

بیوگرافی و عکس لودویگ ون بتهوون اسطوره موسیقی

 

کشف عجیب آلات موسیقی از زمان انسان های اولیه

جدیدترین مطالب سایت