5+1 راه برای بیشتر عاشق تر شدن

5+1 راه برای بیشتر عاشق تر شدن

در ادامه به 6 راه براي بهبود و عميق‌تر شدن رابطه شما با همسرتان مي‌پردازيم؛ راه‌هايي که نياز به گفتن حتي يکي از حروف الفبا هم ندارد!

با راه های ذکر شده در این بخش بیش از پیش عاشق تر شوید.

 

سختتان است با عشقتان از احساسات خود حرف بزنيد؟ آيا نامزدتان به محض اينکه کلمه «احساس» را مي‌شنود، خودش را به کوچه معروف علي چپ مي‌زند؟!

 

اگر پاسختان به هر يک از اين سوالات مثبت است، خبرهاي خوبي براي شما، نامزدتان و آينده رابطه شما داريم. نتايج پژوهش‌هاي اخير محققان نشان داده صحبت کردن در مورد احساسات تنها راه و لزوما بهترين راه، براي حفظ يک رابطه سالم، شاد و موفق زناشويي نيست.

 

صحبت کردن در مورد احساسات بسيار سخت است و حتي اگر در بيان و صحبت کردن از عواطف خيلي خوب عمل مي‌کنيد، ممکن است احساس کنيد هنوز نتوانسته‌ايد منظورتان را آن‌طور که دوست داريد، بيان کنيد. شايد هم نامزدتان به سادگي از گفت‌وگوهاي احساسي و عاطفي خوشش نمي‌آيد، اما نتايج چند مطالعه نشان مي‌دهد براي يک ارتباط دوسويه اوليه و معنادار، واقعا نيازي به کلمات نيست!

 

 

1) موجز باشيد. شايد فکر کنيد حرف زدن در مورد يک برنامه تلويزيوني يا حتي صحبت در مورد وضعيت هوا هيچ ربطي به ارتباط عاطفي ندارد اما اين جزئيات به نظر بي‌اهميت، در واقع خيلي بيشتر از يک بحث داغ و عميق در مورد احساساتتان، شما را به همسرتان نزديک مي‌کند و پيوند مي‌زند! هري استک ساليوان، يک روانکاو آمريکايي است که رويکردي به نام «پرس‌و‌جوي جزءبه‌جزء» دارد که معتقد است درمانگرها بر‌اساس آن اطلاعات تمام بخش‌هاي زندگي مراجعه‌کنندگان را جمع‌آوري مي‌کنند. ساليوان معتقد است در همين جزئيات دقيق است که سرنخ‌هايي از مدل شخصيتي افراد به‌دست مي‌آيد. به تازگي «جان گاتمن و جانيس درايور» همين شيوه را روي گروهي از متاهلان پياده کردند و متوجه شدند «لحظه‌هاي فاني و زودگذر» که بخشي از زندگي روزمره يک زوج است، خيلي بيشتر از مکالمه‌هاي پرمعناي عاطفي و جدي بر سلامت رابطه زوج تاثيرگذار است.

 

خسته‌ايد از بس همسرتان از چکه‌چکه کردن لوله دستشويي يا مسابقه فوتبالي که ديشب تماشا کرده، صحبت مي‌کند؟ حتي شايد با خودتان فکر کنيد که تمام جزئيات زندگي همسرتان (نامزدتان) را مي‌دانيد. شايد واقعا احساس کنيد اطلاعات خيلي زيادي راجع به او داريد اما به گفته گاتمن و درايور، اين حرف‌هاي بي‌اهميت روزمره راهي براي صميميت بيشتر است. حتي اگر با همسرتان ليست خريد بنويسيد، فرصت خوبي براي گذراندن فضا و زمان مشترک است و مي‌تواند به راهي براي نشان دادن عشق تبديل شود؛ مثلا وقتي بدون درخواست همسرتان، خوراکي مورد علاقه او را به ليست اضافه مي‌کنيد!

 

البته از طرفي هم ممکن است شما احساس کنيد پرسيدن جزئيات، بي‌ادبانه، انتقادي يا فضولي به نظر مي رسد، اما يادتان باشد شما اين چيزها را نمي‌پرسيد که مچ همسرتان را بگيريد. فقط اجازه مي دهيد بداند که به او اهميت مي‌دهيد و چيزي که او را هيجان‌زده مي‌کند، شما را هم سرحال مي‌آورد. شايد چيزي از صحبت‌هاي او با همکارانش دستگيرتان نشود و متوجه نشويد اوضاع کارش چطور پيش مي‌رود، اما موضوع خوبي براي صحبت کردن با همسرتان پيدا مي‌کنيد که مي‌تواند صبحش را درخشان کند! و اين همان لحظات بي‌اهميتي است که زندگي واقعي ما را مي‌سازد.

 

 

2) فقط درباره تجربيات همسرتان پرس‌و‌جو نکنيد. تجربيات مشابه خود را هم ابراز کنيد. نتايج مطالعه تازه‌اي نشان مي‌دهد وقتي تجربيات مشترکي با فردي داريم، احساس نزديکي بيشتري به آن فرد مي‌کنيم. مثلا زوج‌هايي که در رابطه‌شان با مشکل مواجه مي‌شوند، مي‌توانند به‌عنوان اولين قدم براي ترميم رابطه‌شان درباره فرزندانشان صحبت کنند به‌خصوص از لحظات لذت‌بخش و خاطرات بامزه‌اي که در مورد بچه‌هايشان دارند، ياد کنند. مسلما وقتي در خانواده‌اي مشکلات پيدا مي‌شوند، بايد حواستان باشد موقع استفاده از اين شيوه، خاطرات بد و تلخ را يادآوري نکنيد، اما حتي اگر با يادآوري يک لحظه ناخوشايند، باعث شروع مجدد بحث شديد، مي‌توانيد با پيدا کردن يک لحظه مشترک که هردوي شما (شما و همسرتان) دنبال راه چاره‌اي براي حل مشکل يکي از بچه‌هايتان بوده‌ايد، موضوع را ختم به خير کنيد. مسلما يادآوري يکي از شيرين‌کاري‌هاي بامزه دوران کودکي فرزندتان وسط يک بحث و دعواي داغ، مي‌تواند فکر هر دوي شما را منحرف کند.

 

لازم نيست اين تجربيات مشترک به زبان بيايند. پژوهش ديگري در همين زمينه نشان داده که براي برانگيختن عواطف و احساسات مشترک به منظور بهبود رابطه، لازم نيست کلمات به زبان بيايند. انجام يک کار مشترک در زمان واحد، از دوچرخه‌سواري گرفته تا تماشاي فيلم و خوردن يک تکه شکلات، مي‌تواند هم احساسات خوب و هم احساسات بد را برانگيخته کند. اگر تماشاي يک عکس به گفتن هزاران واژه مي‌ارزد، يک کار کوچک مي‌تواند ارزش بيشتري هم داشته باشد. دست همسرتان را در دست بگيريد يا حتي اگر همسرتان اهل اين نوع ارتباط نيست، چند ثانيه، طوري کنارش بايستيد که کمي با او تماس داشته باشيد. اين يکي از همان لحظاتي است که حرف زدن از تجربه‌ها مي‌تواند صميميتش را از بين ببرد. فقط در سکوت لحظه‌اي را با هم شريک شويد.

 

 

3) با دقت گوش کنيد. احساس شنيده شدن، يکي از آن مواردي است که مي‌تواند مثل چسب عمل و رابطه بين زوج را تقويت کند. يکي از راه‌هاي تقويت مهارت گوش دادن، تمرين تکنيکي به نام «شنود فعال» است. در اين روش شما با تکان دادن سر يا بيان آواهايي مثل «بله، درست است و … » نه‌تنها فرد مقابل را مطلع مي‌کنيد که در حال گوش دادن هستيد، بلکه متوجه حرف‌هايي که شنيده‌ايد، هستيد. متوجه شدن را مي‌توانيد با يک لبخند، گفتن يک کلمه يا عبارت، يا حتي به سادگي با گفتن «متوجه شدم»، ابراز کنيد؛ البته اگر واقعا متوجه منظور طرفتان شده باشيد. نکته هيجان‌انگيز ماجرا اين است که در شيوه «شنود فعال» شما مي‌توانيد براي تفکيک برخي موارد يا اعلام عدم موافقتتان با فرد، حرفش را گاهي قطع کنيد. البته قبل از بريدن کلام همسرتان، اول از او اجازه بگيريد که: «ببخشيد! مي‌توانم يک چيزي بپرسم؟» تا روش خوبي براي انجام اين کار داشته باشيد. اگر با کل ماجرا يا با نحوه برخورد همسرتان در يک شرايط خاص مخالف‌ايد، صبر کنيد حرفش به پايان برسد و بعد مخالفت خود را ابراز کنيد، اما اگر مطمئن نيستيد که چيزي را درست توصيف کرده يا نه، مي‌توانيد از او جزئيات بيشتري بخواهيد؛ مسلما بدون اينکه او را به دروغگويي و … متهم کنيد!

 

 

4) سوال بپرسيد، بدون اينکه وانمود کنيد جواب را مي‌دانيد. مسلما سوال پرسيدن، نشان مي‌دهد که شما به مشکلات همسرتان اهميت مي‌دهيد و نگران حال او هستيد اما اگر پيش از پرسيدن سوال، قيافه يا لحني به خود بگيريد که وانمود کنيد جواب سوال را مي‌دانيد، همسرتان احساس خوبي از اين سوال پرسيدن نخواهد داشت چراکه مطمئن مي‌شود شما او را باور نداريد و براي گرفتن مچ او و رو کردن اشتباه يا دروغش اين سوال را پرسيده‌ايد نه براي اثبات همدلي! پس به لحن و قيافه خود موقع پرسيدن سوال دقت کنيد.

 

 

5) از خودتان بگوييد، اما متکلم وحده نباشيد! در بيشتر روابط، برقراري يک تعادل سالم بين حرف زدن و شنيدن کار سختي است اما وقتي يکديگر را بيشتر مي‌شناسيد، اين کار سخت‌تر هم مي‌شود! بنابراين نکته بسيار مهم اين است که هم شما و هم همسرتان، فرصت گفتن و شنيدن داشته باشيد.

 

 

6) وقتي متوجه لحظات مکتوم مشترکي مي‌شويد که با همسرتان داريد، دنبال فرصت‌هايي بگرديد که اين لحظات را افزايش دهيد و بدون آشکار کردن اين لحظه‌ها، کارهاي مشترک انجام دهيد. اگر يکي از شما- يا هردويتان- نمي‌توانيد احساسات خود يا حتي جزئيات روزي که گذرانده‌ايد را با کلمات به خوبي توصيف کنيد، نگران نباشيد. به توصيه‌هاي 1 و 2 همين فهرست مراجعه کنيد. کافي است با همسرتان وقت بگذرانيد و کارهاي بي‌اهميت روزمره يا فعاليت‌هاي جدي را کنار هم انجام دهيد؛ روزنامه بخوانيد، موسيقي گوش کنيد، تلويزيون تماشا کنيد يا حتي لباس‌ها را اتو بکشيد. همين کارهاي ساده خيلي بيشتر از حرف زدن مستقيم در مورد احساسات، باعث صميميت و نزديکي شما به همسرتان مي‌شود. مسلما اين کارها خيلي بهتر از اين است که هرگز با هم صحبت نکنيد!

جدیدترین مطالب سایت