قبل از رسیدن آمبولانس برای رساندن این خانواده جوان به بیمارستان، نوزاد، سالم و سلامت به دنیا آمد.
این زوج، در راه بیمارستان بودند که زن بطور ناگهانی غش کرد و با فشاری که متحمل شد توانست نوزادش را به دنیا بیاورد.
زمانی که فرق سر نوزاد شروع به بیرون آمدن کرد، هنوز راه طولانی مانده بود تا به دنیا بیاید؛ آنها تشخیص دادند که هیچ راهی جز آزاد کردن وی از موضع ندارند.
پدر نوزاد، فورا به یک کلینیک دندانپزشکی در همان نزدیکی رفت و درخواست کمک کرد، اما دندانپزشکان داخل کلینیک به وی گفتند که هیچ علمی در رابطه با زایمان ندارند.
پدر نوزاد، مقداری روکش و ملافه از ساکنان محلی گرفت و خودش نوزاد را نجات داد.
در حالی که آنها منتظر آمبولانس شدند، پدر نوزاد بعنوان ماما عمل کرد و با یک دوز تشویق و دلگرمی عابرانی که دورش جمع شده و نظاره گر صحنه بودند، خودش نوزاد را به دنیا آورد.
نوزاد با موفقیت متولد شد و همراه مادرش برای چکاب به بیمارستان منتقل گردید. یکی از حاضران در صحنه گفت: “وی قادر نبود نوزاد را بیشتر از آن نگه دارد، به این ترتیب همسرش کتش را درآورد و با مقداری ملافه که ساکنان محلی برایش آوردند، کاری را که مجبور شد انجام دهد، به پایان رساند.
گردآوری : فراناز