گپی با فرناز رهنما بازیگر سینما

گپی با فرناز رهنما بازیگر سینما

طنز مورد علاقه‌ام، از دل زندگی واقعی می‌آید
فرناز رهنما فارغ التحصیل بازیگری و از جمله بازیگرانی است که بازیگری را در تئاتر و تلویزیون همزمان ادامه می دهد. نمونه اش هم اکنون است که او همزمان با بازی در سریال «هفت سنگ» در نمایشی به کارگردانی حسین پارسایی در حال تمرین است. رهنما توانایی اش را با بازی در سریال «ساختمان پزشکان» بیش از پیش نشان داد. بازیگر سریال «مامور بدرقه» در روزگاری که بازیگران طنز کار خانم تعدادشان محدود بود و اکثراً در کارهای مختلف کلیشه بودند، آمد و با ایفای نقش نازنین همسر دکتر نیما افشار (زنی نقاش که کمی هم دچار بیماری وسواس است و…) ثابت کرد می تواند در این عرصه حرف هایی برای گفتن داشته باشد. بازیگر فیلم «بعدازظهر سگی سگی» و سریال «زیرزمین» برای دومین بار در کنار بهنام تشکر قرار گرفت، امّا این بار جلوی دوربین بذرافشان و سریال «هفت سنگ» تا ایفاگر شخصیت الهام باشد. او مهمان یک فنجان چای بانی فیلم شد تا از الهام بگوید:
 
از این روز هایتان آغاز کنیم که گویا مشغول بازی در نمایشی به کارگردانی حسین پارسایی هستید.
ـ بله مشغول بازی در نمایش «آرسنیک» و «تور کهنه» به کارگردانی آقای حسین پارسایی هستم که از 11 مرداد تا 15 شهریور در سالن استاد سمندریان در تماشاخانه ایرانشهر اجرا خواهد رفت.
3از نمایش و نقشی که ایفاگر آن هستید صحبت کنید.
این نمایش یکی از معروفترین آثار کمدی تئاتر برادوی آمریکاست و از این قطعه کلاسیک اجراهای متعددی در کشورهای مختلف روی صحنه رفته و درباره چیرگی جنون بر عقل است و از سال 1941 یکی از موفق ترین کمدی های برادوی است و من در آن نقش الین هارپر «دختر کشیش» که نامزد مورتیمر بووستر است را بازی می کنم.

معمولا برنامه ثابتی برای حضور روی صحنه دارید ؟
ـ برنامه ثابت به این مفهوم که از قبل بدانم در این تاریخ قرار است تئاتر کار کنم خیر!! اما همیشه سعی ام بر این بوده که هر سال در کنار کارهای دیگر (تلویزیون یا سینما) حتماً یک نمایش (تئاتر) کار کنم که خدا را شکر در طول این سالها به طور نسبتاً منظم یعنی هر سال یک تئاتر داشتم.
3کم کم می روید تا در ژانر کمدی تلویزیون ماندگار شوید؟
ـ خیر به هیچ وجه این تصمیم و هدف من نیست. مخصوصاً که خودم را در ژانر جدی توانمندتر می بینم تا در ژانر طنز. دوست ندارم به هیچ وجه در یک قالب ثابت شکل بگیرم و اگر نگاهی به رزومه من چه در سینما چه در تلویزیون و تئاتر بیندازید، شاهد تفاوتهایی در انتخاب نقشهایم خواهید بود، اما اینکه دو تا کار آخر من یعنی «ساختمان پزشکان» و «هفت سنگ» هر دو طنز بودند، هیچ دلیل خاصی به جز متن خوب ندارد. چه بسا اگر کار بعدی پیشنهاد شود، اگر متن خوبی باشد که به اصطلاح دلم را ببرد حتماً قبول خواهم کرد حالا میخواد طنز باشد یا نه!

 مبنای شما در انتخاب سریال هفت سنگ چه بود؟ نقش ؟ قصه؟ کارگردان و…
ـ در واقع من آقای علیرضا بذرافشان را از سریال «زیرزمین» که آن هم مربوط به ماه مبارک رمضان بود، می شناختم و ایشان نویسنده اثر بودند. آشنایی ما از آنجا آغاز شد. بعد از سالها من را در نابرده رنج دعوت به کار کردند که متأسفانه سر کار دیگری مشغول بودم و وقتی دوباره برای سریال «هفت سنگ» از من دعوت به همکاری کردند، خیلی سریع پذیرفتم، چون هم قلم هم نوع کارگردانی ایشان را دوست داشتم. بعد از خواندن قصه و اینکه فهمیدم گروه بازیگران چه کسانی خواهند بود، اشتیاقم چندین برابر شد و همین ها منجر به همکاری ما شد.

این  دومین همکاری مجدد شما با بهنام تشکر در نقش زن وشوهر است. در این باره صحبت کنید. از ابتدا از این انتخاب مطلع بودید یا در عمل انجام شده قرار گرفتید؟
ـ بعد از اینکه من قراردادم را در «هفت سنگ» بستم، به سفر رفتم و وقتی برگشتم دیدم حضور آقای تشکر در کار قطعی است و ایشان قراردادشان را بسته اند و از این بابت بسیار خوشحال شدم. هم به خاطر توانمندی ایشان و هم اینکه تجربیات بسیار خوبی به عنوان پارتنر از کار قبلی با ایشان داشتم و می دانستم که بده بستان و پاسکاریهای خوبی بین ما برقرار خواهد بود.
البته این نگرانی برای هر دوی ما از این حیص که خودمان را تکرار نکنیم وجود داشت، ولی این نگرانی بعد از گذشت چند جلسه دورخوانی و تمرین و با اعتماد به آقای بذرافشان خیلی زود از بین رفت و فکر می کنم که متفاوت از کار قبلی ظاهر شدیم.

از سریال «هفت سنگ» ونقشی که در این سریال بازی کردید صحبت کنید. چقدر از آن در فیلمنامه آمده بود و چقدر از کاراکتر از آن  خود بازیگر است ؟ موضع بالای این زن نسبت به شوهرش که خودش دارای موقعیت کمدی است و..
ـ همانطور که قبلاً عرض کردم، آقای بذرافشان هم به عنوان نویسنده، هم کارگردان کاملاً از قبل می دانستند که می خواهند چه کار کنند و چهارچوب کار با توضیحات ایشان کاملاً برای من به عنوان بازیگر مشخص بود و خوب قطعاً ما هم ایده ها، پیشنهادها و نظراتمان را به ایشان منتقل می کردیم و اگر در راستای نگاه ایشان بود، پذیرفته می شد. خب قطعاً ما چیزهایی را به شخصیت اضافه می کردیم. مگر می شود بازیگر چیزی را به نقش اضافه نکند؛ این وظیفه هر بازیگری است. اما اینکه دخل و تصرفی در متن ایجاد کنیم که از خطوط تعیین شده برای خودمان خارج شود، خیر، اینگونه نبود.
اما اینکه پرسیده بودید نظرم راجع به موضع بالای این زن در رابطه با شوهرش چیست، باید بگویم من مخالف این نگاه هستم، چون به نظر من الهام قصه «هفت سنگ» اصلاً موضع بالاتری نسبت به همسرش ندارد و این یکی از ویژگیهایی است که «هفت سنگ» را با «ساختمان پزشکان» متفاوت می کند. شاید این نظریه در «ساختمان پزشکان» صدق می کرد و ما نیما افشار را در محیط خانه نسبت به همسرش ضعیف تر می دیدیم، اما به نظرم اینجا اینگونه نیست. چون شخصیتهای «هفت سنگ» همه در یک کفه ترازو قرار دارند و همه به یک اندازه وزن دارند. یعنی هم زن مسائلی را به شوهر گوشزد می کند هم شوهر به زن. و این تقابل و ارتباط، نقطه قوت «هفت سنگ» است که شاید بتواند از این طریق یاد خانواده ها بیندازد که می شود با صحبت، تعامل و گفتگو مسائل را حل کرد و این چیزی است که به نظرم در سریالهای ما جایش بسیار خالی است.

اصولاً با چه جنسی از طنز تلویزیونی بیشتر ارتباط برقرار می کنید ؟ «ساختمان پزشکان» یا طنز فانتزی «هفت سنگ» که خیلی قرار نیست در آن بخندیم و یا جنس کار مهران مدیری یا رضا عطاران؟
ـ من طنزی را دوست دارم که از دل زندگی واقعی برآمده باشد، باور پذیر باشد و جدا از هر گونه شعاری، توی زندگی هر فرد یافت شود. به اصطلاح آن اتفاق را شخص در زندگی خصوصی خودش دیده و تجربه کرده باشد و این می شود که با آن اتفاق می خندد. اینکه صریحاً بخواهم بگویم کدام یک از این عزیزان طنز موفق تری دارد، اساساً اشتباه است، چون مقدار کمدی در هر کار فرق می کند و هر کدام از این دوستان در شناخت کمدی ماجرای آن موفق ظاهر شدند و من دوست دارم با تک تکشان کار کنم در ضمن به نظر من «هفت سنگ» بیشتر شیرین است تا کمدی، هر چند که این مرزبندی و تفکیک بین سریالهای مفرح ایرانی هنوز جا نیفتاده و همه این گونه ها، طنز محسوب می شود.

یکسری از  بازیگران سریال «هفت سنگ» به سمت بازی کاریکاتوری رفتند (مقدمی – سلطانی) اما شما با توجه به نقش کمتر به آن سمت رفتید؛ در این باره توضیح بدهید.
ـ من فکر می کنم این برمی‌گردد به حضور سه نسلی که در داستان ما دیده می شوند؛ بابا نصیر ومهری که نماینده نسل و خانواده سنتی‌اند، لیلا و محسن که تلفیقی از مدرن و سنتی اند و خانواده روزبه و الهام که نماینده یک زوج مدرن هستند و این قاعده در بازیهایم به همین شکل رعایت شده است. بازیهای اکثراً رئال در خانواده بابانصیر با رنگ آمیزی فانتزی و بازیهای فانتزی تر در خانواده پدیده به دلیل وجود مشکلات با فرزندان در عصر تکنولوژی و مواجهه با رشد عقلی کودکان نسل امروز و در آخری تلفیقی از فانتزی و رئال و نگاه ظریف کارگردان در هدایت بازیگر برای حفظ این مرز در نمایش رفتارها در زندگی مدرن. در رابطه با بازی خودم و آقای تشکر باید بگویم ما وقتی به یک نتیجه مشترک در رابطه با اندازه کمدی ای که قرار است بازی کنیم رسیدیم، سعی کردیم نه از آن جلوتر برویم، نه عقب تر. به طور مثال وقتی قرار است یک نفر پایش به سنگی گیر کند و بخورد زمین این دوزهای مختلفی دارد می تواند سِکندَری بخورد و یا پخش زمین شود. این آن اندازه ای است که ما مشترکاً به توافق رسیدیم و با نظر کارگردان اجرایش کردیم.

شما پیش از این در ژانرهای دیگر هم دیده شدید. آیا برای کلیشه نشدن تصمیم ندارید تلویزیون را درگونه‌های دیگر هم تجربه کنید ؟
ـ چرا خیلی دوست دارم، اما از آنجا که متأسفانه در ایران این باب شده که بازیگر را خود کارگردانان و تهیه کنندگان در یک قالب و نقش کلیشه می کنند، فرار از این معضل بسیار دشوار است. مثلاً وقتی نقش قاتل را بازی می کنی، مدتها فقط در این قالب پیشنهاد کار داری و کمتر کارگردانان یا تهیه کنندگانی هستند که این ریسک را بپذیرند و با اعتمادشان از توانایی های دیگر بازیگر استفاده کنند و همین بازیگر را در قالب یک گونه نقش کلیشه می کند. یکی از دلایل کم کار بودن من هم همین است. کمی زمان می برد تا بتوانی خود را از قالب قبلی نجات دهی و من این صبر را ترجیح می دهم.

بذر افشان را در ژانر کمدی چگونه دیدید؟ آیا او این فضا را می شناخت ؟ چقدر دستتان باز بود برای در آوردن موقعیت های شیرین؟
ـ همانطور که در سؤال قبلی توضیح دادم، آقای بذرافشان از قبل می دانستند که می خواهند چه کار کنند. به طور مثال گاهی به ما می گفت «نه این کار هفت سنگی نیست» یک تعریف کامل و جامع از «هفت سنگ» در ذهنشان وجود داشت که ما را در این راستا هدایت می کردند و این در وجود ما بعد از مدت کوتاهی نشست و حتی همگی به زبان هفت سنگی با هم صحبت می کردیم. شاید بعد از پایان کل سریال این موضوع برای خوانندگان ملموس تر باشد.
فکر می کنم آنقدر آقای بذرافشان در شناخت کمدی و ساخت این اثر موفق بوده اند که تماشاگر بعد از اتمام سریال دلش برای هفت سنگی ها تنگ شود.

«هفت سنگ» را چطور دیدید ؟ قبول دارید توقع از این کار بیشتر بود ؟
ـ «هفت سنگ» یک سریال خانوادگی است که مسائل را در قالب خانواده بررسی می کند. سریالی که جایش بعد از «همسران» و «خانه سبز» بسیار بین سریالهای دیگر در ژانر کمدی اجتماعی خالی بود. سریالی که یادآور خیلی چیزها است. دور هم جمع شدن ها در خانه پدربزرگ؛ گفتگو و حل مسائل بین اعضای خانواده، اعتراف به دوستی و دوست داشتن همدیگر و خیلی مسائلی که کمتر در قصه های ما به آن پرداخته می شود. «هفت سنگ» قصه هایی دارد که مسائل روزمره زندگی را به شیرین ترین نوع روایت مورد بررسی قرار می دهد. مثلاً موضوع یک قسمت کمک است. در خانواده ای می بینیم کسی کمک احتیاج ندارد (مثل وقتی که محسن پدیده به تنهایی کلبه می ساخت) یا وقتی یک نفر دچار مشکل می شود؛ مثل وقتی که در یک خانواده روزبه به یک نفر کمک می‌کند، ولی از کمکش سوء استفاده می شود. در خانواده بابا نصیر به خانواده ای کمک می کنند، ولی با قضاوت زودهنگام ارزش کار خودشان را بی‌اجر می‌کنند چون می‌بینند دزد نیست، خوابگرد است. پس می‌ بینیم «هفت سنگ» از سه وجه به موضوع کمک می‌پردازد و این از ویژگیهای این سریال محسوب می‌شود. ما از این موضوعات مانند حس قضاوت ـ مادر بودن ـ ترس ـ تربیت در خانواده و… بسیار در این کار شاهدیم. از این رو من به شدت «هفت سنگ» را دوست دارم و شدیداً مدافع این سریال هستم.

حواشی رخ داده به نظرتان چقدر به کار لطمه زد ؟
ـ من زیاد نمی خواهم وارد این قضیه شوم. این موجی از اعتراض همراه با تهمت و قضاوت بود که خدا را شکر با پخش قسمتهای بیشتر؛ کمتر شد و تقریباً نیمی از کار باقی مانده است و این صحت صداقت سازندگان این مجموعه را بیشتر و بیشتر ثابت خواهد کرد. خواهشی که دارم این است که توجه کنیم اگر کارگردان اثر قصد گول زدن مخاطبش را داشت، به سادگی با عوض کردن یک تفنگ و بچه ای که سرش لای نرده مانده، می‌توانست پنهان کاری کند. پس این عیان است که قصدی در این عمل وجود داشته، پس به جای کشف و رازگشایی های ناعادلانه ای کاش که با ادبیاتی قشنگتر می‌ نشستیم و در رابطه با چگونگی بازآفرینی اثر با هم گفتگو می‌کردیم که آیا اصلاً اینگونه کارها خوب است یا خیر.

برنامه تصویری بعدی‌تان چیست ؟
ـ شخصاً بین کار جدی و کار طنز دوست دارم الان کار جدی و یک نقش متفاوت را ایفا کنم که آن هم بسیار به قصه بستگی دارد. ولی الان کاری در دست پخش ندارم.

به سینما هم امروز فکر می‌کنید ؟
ـ بله اگر نقش و متن قابل قبولی پیشنهاد شود، چرا که نه، اما با وضعیت فیلمنامه‌های فعلی؛ فعلاً خیر.

جدیدترین مطالب سایت