رابعه مدنی:
از اینکه خودم کار کنم، بیشتر لذت میبرم
مانند خیلیها به سنت پایبندم. همیشه وقتی قصد خروج از منزل را دارم، اول خانه را مرتب میکنم و بعد خارج میشوم. معتقدم خانهتکانی جزو واجبات است. اکنون که اواسط اسفند است، خانه تکانیام را انجام دادهام. در گذشته نیمه بهمن یا اوایل بهمن شروع به خانهتکانی میکردم. معمولا خانهتکانی را در یک روز انجام میدهم. سالی دو یا سه مرتبه خانهتکانی میکنم. یک مرتبه اسفند ماه و یک بار هم زمانی که هوا گرم میشود یعنی خرداد ماه. از زیر فرش و دیوارها گرفته تا شست و شوی ملحفهها و ظرفها، همه را کاملا تمیز میکنم. اواخر شهریور هم کوچ فرهنگی دارم و خانهتکانی میکنم.
هر کمد را باید یک روز مرتب کرد، مثلا مقواهای رنگی را به اشکال مختلف بریده ام و روی آنها نام یکی از ادویهجات را نوشتهام و باسلیقه مقواها را همراه با روبانی دور شیشه ادویهجات میبندم. خانمهای تهرانی زیاد اهل درست کردن ترشی نیستند ولی من شیشههایی دارم و وقتی منزل دوستانم میروم به جای شیرینی برایشان ترشی میبرم. اهل دوخت و دوز هم هستم . اگر لباسی قابل استفاده برایم نباشد، آن را میبخشم. اگر به درد بخور نباشد آن را دستمال برای پاک کردن گاز، زمین شور یا دستگیره میکنم.
نگار عابدی:
خانهتکانی در 20 روز!
خیلی به خانه تکانی علاقه دارم، سنت جالبی است. متاسفانه سالهاست که در زمان خانهتکانی سر کار هستم و معمولا مادرم خانهتکانی میکند و مسوولیت ما را به دوش میکشد. اوایل اسفند ماه اگر سر کار نباشم خانهتکانی را شروع میکنم. سالی دو مرتبه خانهتکانی میکنم اما خانهتکانی اساسیام همین زمان و برای ایام نوروز است. معمولا وقتی تابستان رو به پایان است برای فصل پاییز یکبار خانهتکانی میکنم.
کارگری داریم که در خانه تکانی به ما کمک میکند و من و مادر هم به او کمک میکنیم. او چند جلسه میآید و در مدت 20روز خانهتکانیمان به پایان میرسد. هیچ وقت لباسهایی را که کهنه شده به فردی نمیبخشم بلکه داخل کیسهای جلوی در خانه میگذارم چون متاسفانه افرادی هستند که نیازمند همین لباسها هستند اما من رویم نمیشود حتی به همان افراد این لباسها را بدهم. معمولا سعی میکنم لباسهایی را که نو هستند و فرصت پوشیدنشان را ندارم، به اطرافیانی که نیازمندند ببخشم.
مهوش صبرکن:
عاشق سبزه سبز کردن هستم
به سنت خانهتکانی بسیار معتقدم ولی برای ایام عید خانهتکانی نمیکنم چون اغلب اوقات من و همسرم سر کار هستیم. بعضی وقتها که از سفر بر گردم یا میهمان داشته باشم منزلم را تمیز میکنم. بنابراین منزل ما همیشه مرتب و تمیز است. دوست ندارم شیشهها یا پرده را برای شب عید بشویم. به نظرم این جالب نیست که مردم همه چیز را به شب عید موکول میکنند.
عاشق سبزه سبز کردن و تهیه وسایل سفره هفت سین هستم. خیلی اعتقاد به خانهتکانی شب عید ندارم. همیشه در زندگی خودم کارهایم را انجام دادهام. فرهنگ چینیها را دوست دارم. آنها میگویند اگر چیزهایی را از کمدهای خود ببخشید ناخودآگاه چیزهای نو جایگزینشان میشود. چیزهای ضروری را نگهداری میکنم ولی سعی میکنم شش ماه یک مرتبه لباس و بخشی از وسایل نو و تمیزم را ببخشم.
کار کارگر را قبول ندارم. از اینکه خودم کار کنم بیشتر لذت میبرم. سعی میکنم با چیزهای کوچک خودم را خوشحال کنم، مثلا وقتی آینه اتاقم را یا شیشهها را پاک میکنم یا پرده را میشویم، خیلی لذت میبرم و میگویم خدا کند مهمان برایم بیاید و این کارها را ببیند. دوست دارم با کار در منزل خلأ زندگیام (فوت همسرم) را پر کنم. 18سال است که همسرم را از دست داده ام. هنوز منتظرم که او بیاید و باورم نمیشود که در کنارم نیست!