هيپنوتيزم و اثرات مثبت آن بر توانایی افراد

هيپنوتيزم و اثرات مثبت آن بر توانایی افراد

هيپنوتيزم مي تواند قدرت تفكر و حافظه را تقويت كند و شخص قادر به بهره وري بيشتر از قدرت مغز مي گردد.

اين علم از قديم الايام در جوامع بشري مطرح بوده و بنحوي مورد استفاده افراد بشري قرار مي گرفته ولي همواره در پرده ابهام باقي ماند. اما تا زمان دكتر مسمر كه اين فن تحت عنوان مغناطيس و سپس مانيه تيسم در جهان دانش راه پيدا كرد. هيپنوتيزم كه مشتق از كلمه هيپوز يوناني است و معني خواب مي دهد، در واقع خواب نيست بلكه حالت خواب گونه اي است كه بايد آن را حالتي از حالات و اطوار روان آدمي بشمار آورد. در قرون وسطي نيز مجالس هيپنوتيزم تشكيل ميشده و پزشكان و ستاره شناسان بوسيله آهن ربا معالجاتي انجام مي دادند. آنها معتقد بودند اگر آهن ربا را چنان كه شايد و بايد روي موضعي كه درد مي كند ببندند، درد را بهبود مي بخشد.
بعدها مسمر براي اينكه نيروي آهنرباي بيشتري را در يكجا جمع كند تا بيماران بيشتري را معالجه كند. يك حوض چوبي ساخت كه درون حوض بطري هاي پر از آب مغناطيس قرار مي داد و بيماران در اطراف اين حوض مي نشستند و سيمهاي مغناطيس شده را بدست مي گرفتند و مسمر با يك ميله آهني در حاليكه چشمان خود را به چشمان بيماران دوخته بود آن ميله را در بالاي سر و اطراف بدن آنها حركت مي داد و بيماران يكي پس از ديگري دچار ارتعاش و هيجان مي شدند كه به اين حال بحران مي گفتند و پس از گذشت اين بحران بود كه بعضي از بيماران بطور موقت و بعضي ديگر بطور دائم معالجه مي شدند.
مسمر بعدها به اين نتيجه رسيد كه تمامي كائنات را امواجي فراگرفته كه اين امواج در انسان نيز به وفور يافت مي شود و اگر اين امواج از جسم انساني به جسم انسان ديگر منتقل شود مي تواند از بسياري از امراض را درمان كند.

 

مسمر در عمل درمان به تجربياتي دست پيدا كرد كه تا كنون به قوت خود باقيست
1. استعداد برخي براي مانيه تيسم بيشتر وعده ديگر كمتر است.
2. نيروي مانيه تيسم در حال دسته جمعي خيلي بيشتر از هنگامي است كه يكنفر به تنهايي مانيه تيسم مي شود.
3. مانيه تيسم تنها آن دسته از بيماريهارا معالجه مي كند كه امروزه بيماريهاي روان – تني يا عصبي – روان مي گويند.

كرارا اتفاق مي افتاد كه دكتر مسمر در حاليكه مشغول معالجه بيماران بود و بوسيله پاسهاي مانيه تيك مي خواست در آنها توليد بحران نمايد و يا هنگامي كه چشمان خود را به چشمان آنها مي دوخت بيماران سست مي شدند و پلكها را مي بستند و بدون اراده به خواب مي رفتند.
از جمله كساني كه از فن هيپنوتيزم در اعمال پزشكي بهره فراوان گرفت دكتر جيمز اسديل بود كه در هندوستان به جراحي مشغول بود چون در آن ايام داروي بيهوشي وجود نداشت او براي انجام جراحيها از هيپنوتيزم براي بيهوشي بهره مي گرفت.
شاركو يكي از پي شناسان معروف فرانسه كه درباره هيستري و هيپنوز مشغول تحقيق بود و معتقد بود كه ايندو بيماري با هم مشابهت دارند وي معتقد بود بيماري هيستري علت ارگانيك يا عضوي ندارد بلكه علت روحي و داخلي دارد، لذا بوسيله هيپنوتيزم اين بيماران را شفا مي داد. دوران شاركو عصر طلايي هيپنوتيزم در فرانسه ناميده مي شود، زيرا در اين دوره كليه پزشكان مجذوب علم هيپنوتيزم بوده و از آن استفاده مي كردند و دانشكده پزشكي فرانسه هيپنوتيزم و كابرد آن را به رسميت شناخته بود.
عامل موفقيت در زمينه هيپنوتيزم جملات و كلماتي كه هيپنوتيزور بيان مي كند نيست، بلكه عامل مهم، پذيرش اين مطالب و قبول آنها توسط ذهن خود سوژه است. در واقع هنر هيپنوتيزور ايجاد تمركز و هماهنگي در كارهاي سوژه مي باشد.
دكتر زيگموند فرويد پايه گذار مكتب پسيكاناليز (روانكاوي) براي تكميل مطالعات خود و استفاده از تصميم شاركو از وين به فرانسه رفت و بعد از چند ماه مطالعه و تحقيق به وين بازگشت و نظر داد كه بوسيله هيپنوتيزم مي توان عوارض حمله هيستريك را رفع و يا ايجاد كرد و همچنين معتقد بود كه ارزش درماني هيپنوتيزم نامحدود نيست زيرا اولا هم بسهولت هيپنوتيزم نمي شوند، ثانيا تلقينات در حال هيپنوتيزم محدود به زمان كوتاهي است. لذا فرويد هيپنوتيزم را ترك كرده و پسيكاناليز روي مي آورد.
دكتر كارلو مارچزي از دانشمندان بزرگ و جهاني هيپنوتيزم است. او هيپنوتيزم را بعنوان يكي از روشهاي جاري معالجات همراه با ازدياد ادراك خارق العاده حواس مي داند و چون اين ادراك در رابطه با دنياي ناخودآگاه است پس مكانيزم هيپنوز نيز مربوط به سازمان ناخودآگاهي است و حزاب يكي از حالاتي است كه در حال تمركز يا همان هيپنوز به معمول تلقين مي شود.
در خصوص ماهيت هيپنوتيزم و چگونگي پديد آمدن اين حالت در اشخاص از طرف دانشمندان و متخصصين اين فن نظرياتي ابراز گرديده كه اجمالا به بررسي برخي از آنها مي پردازيم.

 

عده اي معتقدند كه عامل اصلي در پيدايش حالت هيپنوز تلقين است و تلقين موجب پيدايش تغييراتي در فكر و اعمال و رفتار شخص مي گردد. بعبارت ديگر هيپنوتيزم حاصل اتفاقات ممتد «معمول» مي باشد.
در قديم الايام كه هر پديده طبيعي و رواني را بعلت عدم درك صحيح از علت و عوامل آن به ماوراءالطبيعه نسبت مي دادند، هيپنوتيزم كنندگان را نيز موجوداتي استثنائي دانسته و معتقد بودند كه آنان با موجودات و نيروهاي ماورائي در ارتباط بوده و از آنها كسب قدرت و نيرو مي كنند و هركسي را ياراي اين كار نيست.
امروزه ديگر كسي نيست كه نداند تقريبا همه قادرند با مختصر تمرين عملي خود و ديگران را هيپنوتيزم نمايند، مشروط بر اينكه خود در كمال سلامت و نشاط بوده و ضمن تسلط بر اوضاع، اثر مطلوبي نيز روي سوژه داشته باشيم.
براي موفقيت در هيپنوتيزم، داشتن علاقه واقعي به اين فن، اعتماد به نفس، قدرت تلقين، اجراي انواع پاسها و نگاه ثابت (نگاه خيره و مستقيم، ايجاد تمركز فكر مي كند) لازم و ضروري است.

 

چه كساني بهتر و زودتر هيپنوتيزم مي شوند؟
در اين باره تحقيقات مفصلي انجام شده و به نتايجي بشرح ذيل رسيده اند:
o نوجوانان بهتر از اشخاص مسن هيپنوتيزم مي شوند.
o خانمها و بخصوص دختران نوجوان بهتر و بيشتر هيپنوتيزم مي شوند. زيرا خانمها نسبت به آقايان استعداد تلقين پذيري بيشتري دارند و حساس تر از آقايان هستند.
o اشخاص سالم و باهوش كه داراي حواس جمع و متمركز مي باشند بخوبي هيپنوتيزم خواهند شد.
ما به هنگام هيپنوتيزم بطور كلي با سه دسته افراد مواجهيم:
1) اشخاص سالم و باهوش و يا كساني كه داراي هوش متوسطي هستند.
2) بيماران رواني يا كساني كه دچار ناراحتيهاي عصبي هستند.
3) اشخاص كودن و كم هوش
اشخاص كودن وكم هوش اشخاصي را كه داراي اختلالات عصبي و بيماري هاي شديد رواني هستند (روان پريشها) نميتوان هيپنوتيزم كرد. اما اشخاص سالم و باهوش كه داراي حواس جمع و متمركز هستند هيپنوتيزم خواهند شد.
هيپنوتيزم چه فايده هايي دارد؟
آنچه از فوايد هيپنوتيزم مي توان گفت صرفا عمليات اجرايي نيست بلكه بيشتر عمليات درماني مربوط به بيماريهاي عصبي – رواني يا روان تني مي باشد كه از طريق هيپنوتيزم خاص درمان مي باشد.
چه بيماريهاي از طريق هيپنوتيزم قابل درمان مي باشد؟
علاوه بر اعمال جراحي نظير سزارين – زايمان بدون درد – عمل فك و كشيدن دندان، مي توان اختلالات رواني، سردرد، تنگي نفس، شب ادراري، بيخوابي، لكنت زبان، سرفه هاي عصبي، نگراني و اندوه، برخي ناراحتيهاي قلبي، ترس، اضطراب، آشفتگي و … را كه فشار رواني داشته باشد را درمان كرد.
اثر تلقين بر روي افراد:
حرف و تلقين مانند داروها بر روي اعضاء بدن اثر مي كند به اين ترتيب كه تلقين از راه اعصاب غدد مترشحه داخلي را تحريك كرده و در نتيجه هورمونهايي توليد مي شود كه شخص را بيمار يا معالجه مي كنند.

 

اثر هيپنوتيزم در خلق و خوي و احساسات:
جمعي از دانشمندان، آزمايشات و تحقيقات مفصلي انجام داده و تقريبا همه آنها به اين نتيجه رسيده اند كه : خلق و خوي و احساسات و عواطف اشخاص تحت تاثير هيپنوتيزم قرار گرفته و تغيير مي يابند. همانطور كه عواطف و احساسات مختلف را از طريق هيپنوتيزم مي توان در شخص بوجود آورد، همانگونه نيز عواطف و خلق و خويهاي منفي و مزاحم را مي توان بوسيله هيپنوتيزم از بين برد و اين اثرات نسبت مستقيمي با ميزان تلقين پذيري و تعداد دفعات هيپنوتيزم دارد.
اثرات ناشي از تلقين نيز بستگي به طرز تلقين دارد. ممكن است خاصيت بعضي از تلقينات بنحوي باشد كه در سوژه اثر نداشته و يا كم اثر باشد، پس عبارات تلقين بايد بگونه اي انتخاب شود كه با حالات رواني خواب شونده مطابقت داشته باشد.

 

بيماريهاي روان تني:
چنانچه بخواهيم از هيپنوتيزم براي درمان بعضي بيماريها استفاده كنيم بايد در جلسه اول درمانگر ابتدا در بيمار تمركز فكر بوجود آورد و سپس رابطه بيمار را با خودش قطع كند و بعد رابطه حسنه اي بين خود و بيمار برقرار نمايد.

 

روان پريشي:
در روان پريشها دقت و حافظه و تمام پديده هاي عالي مغز كم و بيش دچار بي نظمي و پريشاني مي شود و بيمار بصورت انساني غير اجتماعي و بي اعتنا نسبت به درون و بيرون خود در مي آيد. بعضي از روان پريشيها علت عضوي دارند مانند وارد شدن ضربه اي به سر يا عفونتها، كمبودهاي غذايي و ويتامينها، مسموميتها، افراط در الكل و … و مسلم است كه اين گونه بيماريها با هيپنوتيزم قابل معالجه نيست زيرا بيمار فاقد آگاهي و توجه و دقت است.

 

نورزها:
اين دسته از بيماريهاي رواني به عاطفه و احساس و اخلاق و عادات اجتماعي زن آسيب مي رساند و شخص را بي موازنه و نا متعادل مي كند.
نورزها از جمله بيماريهاي رواني هستند كه هيپنوتيزم اثر قابل توجهي در درمان آنها دارد. هيپنوتيزم وسيله نيرومندي براي از بين بردن غم و اندوه و نگراني و ايجاد نشاط و شادماني است.
هيپنوتيزم مي تواند قدرت تفكر و حافظه را تقويت كند و شخص قادر به بهره وري بيشتر از قدرت مغز مي گردد.
هرگاه فردي را چند بار به مدتي طولاني بخواب هيپنوتيزم ببريم اعصاب او به اين نوع خواب عادت كرده و در دفعات بعد زودتر بخواب مي رود ولي در عوض قدرت تلقين پذيري او كمتر مي شود بهمين دليل اگر خواب كردن بقصد درمان باشد بايد بيمار را ديرتر و با فاصله بخواب برد. هرچه خواب عميق تر باشد القاء پذيري او بيشتر خواهد بود، بهمين جهت براي درمان بيماريهاي عميق روحي عامل بايد بتواند با بهره گيري از مهارت خود بيمار را بخواب خيلي عميق فرو ببرد و از طريق سايكواناليز بيماري او را كشف و درمان نمايد. از موارد ديگر استفاده از هيپنوتيزم ، فرار از پزشك و دندانپزشك بدليل ترس از درد، كنترل استرس پيش از جراحي و زايمان، كنترل شب ادراري كودكان، بهبود كارايي درسي و حافظه، بهبود كارايي ورزشي در ورزشهاي رقابتي و درمان فوبياها ( ترسهاي مرضي مثل ترس از پرواز، ترس از تاريكي، حيوانات، بلندي، بيمارستان و …) است. در واقع هيپنوتيزم راه درمان بسياري از بيماريهاي رواني را كوتاه مي كند مشروط بر اين كه درمان بدست يك «عامل ماهر» انجام گيرد.
در اولين ديدار با هيپنوتراپيست (درمانگر هيپنوتيزي) درمانگر با فرد درباره معناي هيپنوتيزم و علت مراجعه و اينكه آيا هيپنوتيزم براي حل مشكل شما كارآمد هست يا نه، بحث ميكند. اگر هم درمانگر و هم شما به اين نتيجه رسيديد كه هيپنوتيزم، براي حل مشكل شما ارزشمند است، درمانگر چند تست مختصر در مورد قابليت فرد براي هيپنوتيزم، براي حل مشكل شما ارزشمند است، درمانگر چند تست مختصر در مورد قابليت فرد براي هيپنوتيزم ، قابليت فرد براي ريلكس شدن و آرميدگي و مهارتهاي تجسمي شما بعمل مي آورد. سپس درمانگر اولين جلسه ريلكس شدن بدني كاهل (شل كردن پيشرونده عضلات) و تمرين هيپنوتيزم را اجرا مي كند.
( در جلسه درمان هيپنوتيزمي حتما بايد علاوه بر پزشك و بيمار فرد مورد اعتماد بيمار نيز حضور داشته باشد تا بيمار احساس راحتي كامل كند و مطمئن باشد از او سئوال بي ارتباطي بعمل نمي آيد چون وجود چنين دغدغه اي خصوصا با توجه به انبوده سوء تفاهمات در مورد هيپنوتيزم مانع ريلاكس شدن كامل بيمار است.
طي اولين جلسه بسته به تكنيك استفاده شده از سوي درمانگر شما ممكن است احساس سبكي بيش از مانند احساس بي وزني و شناوري يا سنگيني و شل بودن در پاها و احساس راحتي و آرميدگي كامل كنيد و همه اين احساسها به معني قرار گرفتن شما در حالت هيپنوتيزم است. درمان هيپنوتيزمي وسيله اي است كه با آن شخص مي تواند نگاه تازه اي به خود پيدا كند، به جنبه هاي مثبت زندگي توجه كند ( كه هميشه ميتوان تعدادي از آنها را يافت ) و بر اساس آنها زندگي را بنا كند. درمان موفق نياز به رضايت و همكاري بيمار دارد.

 

گردآوری : فراناز

مطالب داغ هفته اخیر