سرقت دندان مصنوعی مردی از داخل دهانش

سرقت دندان مصنوعی مردی از داخل دهانش

سرقت دندان مصنوعی مردی از داخل دهانش، در صفحه آخر ضمیمه «تپش» به اخبار جالب حدود 50 سال پیش پرداخته می‌شود، اخباری که از نظر نگارش، تیتر و محتوا بسیار متفاوت‌تر از اخباری است که این روزها در روزنامه‌ها چاپ می‌شود. این هفته ماجرای سرقت دندان‌های مصنوعی مردی و خودزنی نگهبان بانک را می‌خوانید که در روزنامه کیهان چاپ شده بود.

 

جوانی عصبانی و ناراحت به اداره روزنامه آمده بود، صورتش از شدت ناراحتی برافروخته شده بود. وقتی کنارم روی صندلی نشست، بی مقدمه سری به علامت تاسف تکان داد و گفت: آقا عجب دوره و زمانه ای است، دندان های مصنوعی مرا توی اتوبوس از داخل دهانم به سرقت برده اند.

 

مرد مسافر

من اهل گیلان هستم و در مشهد زندگی می کنم. دیروز برای انجام کاری از مشهد به تهران آمدم. حقیقت این است که به تاجری بدهکارم، آمدم بدهی ام را بدهم. از میدان مولوی سوار اتوبوس خط 32 شدم تا به گرگان بروم. بلیطی تهیه کردم و در ایستگاه منتظر ماشین شدم. چند دقیقه بعد یک اتوبوس دو طبقه به ایستگاه رسید. کمک راننده مرا به طبقه دوم راهنمایی کرد.

 

روی صندلی کنار پنجره نشستم، چند ایستگاه بعد مسافری پهلوی من نشست. او مرد جوان خوش صحبتی بود و مرتب تخمه هندوانه می شکست. وقتی پهلویم نشست بدون مقدمه به من تخمه هندوانه تعارف کرد و گفت: آقا بفرمایید. من ضمن تشکر جواب دادم که به علت دندان مصنوعی نمی توانم چیزهای سخت بخورم. مرد جوان به سر و وضع من خیره شد و پرسید مثل این که از سفر می آیید. گفتم: بله ساکن مشهدم و برای انجام کاری به تهران آمده ام و حالا می خواهم به میدان فوزیه بروم.

 

او خندید و گفت: ای بابا هنوز خیلی مانده اینجا کجا و میدان فوزیه کجا. کارت نباشد هر وقت رسیدیم خبرت می کنم و سپس به شوخی افزود حالا به خواب من خودم خبرت می کنم. کلمه خواب مرا که چشم هایم از فرط بی خوابی باز نمی شد، به هوس انداخت که چرتی بزنم. سرم را به شیشه تکیه داده و به خواب رفتم حتما در این هنگام دندان هایم که لق بود از دهانم افتاده و جوان آن را برداشته است و به سرقت برده است.

 

آخر خط من با صدای بلند کمک راننده که می گفت آقا آخر خط است از خواب پریدم و از اتوبوس پیاده شدم. چند قدمی که در خیابان قدم زدم ناگهان احساس کردم دندان های مصنوعی ام در دهانم نیست با این گمان که اشتباه کرده ام با دست لثه هایم را لمس کردم و از دندان اثری نیافتم. علی اصغر در حالی که بشدت متاثر شده بود افزود:

 

من از این که دندان هایم را از دست داده ام دلم نمی سوزد، بلکه تاسفم از نوع سرقت است. صرف نظر از صد و هشتاد تومانی که باید دوباره خرج کنم. الان دو شبانه روز است که آب از گلویم پایین نرفته است.

جدیدترین مطالب سایت