در این قسمت مجموعه اي از عکس و متن تبریک چهارشنبه سوری را مرور میکنیم. جشن چهارشنبه آخر سال سنتی هزاران ساله اسـت کـه تا امروز سینه بـه سینه حفظ شده اسـت. امسال هم بـه پایان رسید و یک سال اسـت و یک چهارشنبه سوری! البته جز آزمایشات هسته اي و موشکی برخی افراد، چهارشنبه سوری یک رسم و جشن بـه شدت جذاب میباشد. در ادامه با فرا ناز همراه باشید.
جشن «سور» از گذشته بسیار دور در ایران زمین مرسوم بودهاسـت. در ایران باستان در پایان هرماه جشن و پایکوبی با نام سور مرسوم بودهاسـت و از سوی دیگر چهارشنبه نزد اعراب «یوم الارباع» خوانده میشد و از روزهای شوم و نحس بشمار میرفت و بر این باور بودند کـه روزهای نحس و شوم را باید با عیش و شادمانی گذراند تا شیاطین و اجنه فرصت رخنه در وجود آدمیان را نیابند.
چهارشنبه آخر سال یکی از آیین هاي نوروزی امروز کـه بایستی آمیزه اي از چند رسم متفاوت باشد مراسم چهارشنبه سوری اسـت کـه در عده اي از شهرها آنرا چهارشنبه آخر سال گویند. دربارۀ چهارشنبه سوری، کتاب ها و سندهای تاریخی، مطلبی یا اشاره اي نمییابیم و تنها دراین قرن اخیر یا دقیق تر، دراین نیم قرن اخیر اسـت کـه مقاله ها و پژوهشهای متعددی دراین باره منتشر شده اند.
بیا در غروب آخرین سه شنبه سال
برای گردگیری افکارمان آتشی بیافروزیم
کینه ها را بسوزانیم
زردی خاطرات بد رابه آتش
و سرخی عشق را از آتش بگیریم
و آتش نفرت را در وجودمان خاموش کنیم
واست آتیش روشن کردم
کـه اخر زمستونه
چهار شنبه آخر سال
قلب مـن آتیش بارونه
غم هات رو آتیش میزنم
سرخی آتیش مال تـو
چشم حسودا کور ش
از عشق میون مـن و تـو
تق تق فش فشه
فاصلمون کم بشه
هیزم ونفت وآتیش دوست دارم خداییش
سیب زمینی بـه سیخه عکس گلت بـه میخه
غماتو بیار فوتش کن کینه داری شوتش کن
هوا بهاری میشه سرما فراری میشه
زردی ازت دوربشه هرچی می خوای جوربشه
زردی در سرخی گم میشود
دلها در آتش سرخ میشود
این چهارشنبه بهانه ایست
تا دلهای آتش گرفته خاکستر شوند
چشم هایت چهارشنبه سوری آخر سالند
تمام دوستت دارم هایم
میان فشفشه ها گم میشود
و تمام بوسه هایم دود
چشمهایت آتشی بپا کرده اسـت
تا واژه واژه برایت خاکستر شوم
با یاد سرخی گونه هات
درخشندگی چشمات
سوزانندگی لبهات
داغی عشقت
از رو آتیش میپرم
دوستت دارم آتیش پاره
چهارشنبه سوری مبارک
دوست دارم سه شنبۀ آخر اسفند
از زیر کرسی تنهایی ام
نبودنت را بکشم بیرون
بیاندازم کف اتاق
شعر بپاشم روش
کبریت بزنم
و از آتش یک سال انتظار بپرم
بهار بی حضور تـو کابوس این خواب زمستانی ست
دوست دارم شکوفه، بهانۀ تـو باشد