در این مطلب عکس و متن تبریک عید مبعث ۱۴۰۰ رسول اکرم «ص» را گردآوری کرده ایم. درسال 609 میلادی حضرت محمد «ص» از جانب خداوند بـه پیامبری برگزیده شدند، در حالیکه ایشان برای 3 روز پیاپی در غار حرا بـه مناجات با خداوند مشغول بودند، جبرئیل بر ایشان ظهور میکند و بـه میگوید: بخوان بنام پروردگاری کـه آفرید انسان را از خون بسته و سپس بـه او آموخت هر انچه راکه نمیدانست.
عید اسـت و هوا شمیم جنت دارد
نام خوش مصطفی حلاوت دارد
با عطر گل محمّدی و صلوات
این محفل مـا عجب طراوت دارد
مبعث نبی رحمت، پیامبر خاتم
حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم
بر تمام جهانیان خجسته باد
روز مبعث روزی اسـت کـه محمد «ص»، پیامبر اسلام، بـه درجه پیامبری برگزیده شد. ایشان در غار حرا، توسط جبرئیل و از سوی الله بـه پیامبری نایل آمد و مأمور شد کـه چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و یکتاپرستی را رواج دهد و پیام وحی رابه مردم برساند. حضرت محمد «ص» دراین زمان چهل سال داشت ودر مکه زندگی می کرد.
بعثت یعنی چـه؟
بعثت در اصطلاح بـه معنای برانگیختن و برگزیدن پیامبران از سوی خدا برای هدایت مردم اسـت. واژه بعثت در فرهنگ قرآنی بـه معنای عامل برانگیختن و رسانیدن بـه مرحلهاي خاص از تکامل اسـت کـه در آن نوعی تحول وجوددارد. کلمه بعثت هر چند برای همه ی پیامبران بکار می رود، اما برای پیامبر اسلام جایگاه خاصتری دارد بـه طوریکه اکثریت از این کلمه بـه برانگیخته شدن ایشان بـه پیامبری متبادر می شوند.
ماه فرو ماند از جمال محمّد
سرو نباشد بـه اعتدال محمّد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
درنظر قدر با کمال محمّد
بعثت پیامبر خجسته باد
اي رسول مهر! آوای ایمانت در عالَم نور، منتشر، و نورِ رسالت بر جبینت جلوهگر گردید. انگار پیوند خجسته کرامات فلق و باور شفق، کفر را هم وسوسه کرد، تا بـه حق، ایمان آورد. وقتی طنین خوش نوای جبرئیل در جانت پیچید و هنگامه خروش صور اسرافیل رسید، کشتی پیامبران پیشین، در طوفانِ نامت گم گردید و خدا برای رستگاریِ آفریدگانش، تـو را از راه مِهر برگزید.
مکه شکفت و شکفت و تا خداوند رسید و جهان، عِطرِ خوب عشق و نوید جمله انبیا علیهمالسلام را در شبِ ستاره و نور، بو کشید. نوبتِ عاشقیِ دستهایي بهارآور، رسیده بود نوبتِ واپسین و والاترین پیامبر، بـه صورت؛ رَشکِ شمس و قمر، و بـه سیرت: از تمامِ آفریدگانِ آفریدگارِ بلندمرتبه، برتر. تـو کـه آمدی، موکلان مشیت، برای هدایت بشر، طرحی دیگر زدند. طرحی نو در
کارگاه قضا و قَدر.
تـو آمدی و باید میماندی
تا تمامتِ جان و جهان را
بـه خدای خویش فرا خوانی!
عید مبعث مبارک
گل نکند جلوه در جوار محمد
رونق گل میبرد، عذار محمد
گل شود افسرده از خزان ولیکن
نیست خزان از پى بهار محمد
سایه نمیماند از فروغ جمالش
هاله نور اسـت درکنار محمد
شمس رخش همجوار زلف سیه فام
آیت و اللیل و النهار محمد
تا کـه بماند اثر ز نکهت مویش
خاک حسین اسـت یادگار محمد
تربت خوشبوى کربلاى معلاست
یک اثر از موى مُشکبار محمد
رایت فتحش بـه اهتزاز درآمد
دست خدا بود چون کـه یار محمد
مـن چـه بگویم [حسان] بـه مدح و ثنایش
بس بودش مدح کردگار محمد