“گاهی اوقات به همسرم بیش از حد توجه میکردم و گاهی اوقات نیز او را آدم به حساب نمیآوردم.”
اینها بخشی از سخنان یک مرد مازندرانی است که هم خیانت کرده است و هم در رابطه نادرست متقابل، خیانت دید؛ یکی از بزرگترین مشکلاتی که شاید این روزها در لایههای زندگی بسیاری از افراد وجود دارد و به دلایل مختلف، آن را بروز ندادهاند. برخی ابعاد خیانت را تنها برقراری رابطه نامشروع با یکدیگر میدانند در حالیکه خیانت مصداقهای فراوانی دارد.
سارا یکی از کارمندان ادارهای در مازندران میگوید: خیانت تنها به برقراری ارتباط با مرد غریبه محدود نمیشود، زمانی که در یک اداره، صدای خنده مردان و زنان کارمند بلند شده و این امر تکرار میشود، این امر خیانت به همسران آنهاست.
محمد یکی از افرادی که همسر خود را به دلیل خیانت از دست داده است، میگوید: به یکی از دوستان قدیمیام اعتماد زیادی داشتم اما از همان دوست ضربه خوردم. از آن روز به هیچ فردی اعتماد نمیکنم؛ حدود ۵ سال از رابطه آن دوست قدیمی و همسرم میگذشت که متوجه این موضوع شدم؛ در ابتدا شوکه شده بودم و اصلا باور نمی کردم اما وقتی اطمینان پیدا کردم راهی جز جدایی نیافتم.
فرشته خطیبی، کارشناس روانشناسی در گفتوگو با خبرنگار سایت فراناز با بیان اینکه برآوردن نیازهای فرد با خیانت شاید در ظاهر به صورت یک مُسکن عمل کند اما در طولانی مدت حتما افراد را از شادمانی و سلامت روان دورتر میکند، اظهار کرد: امروزه خیانت، مّسکنی برای برآوردن یکسری از نیازهای افراد شده است، افرادی که فکر می کنند چیزهایی در زندگی مشترک از همسر خود دریافت نکردند و در بیرون از منزل می توانند پیدا می کنند.
خیانت برای جبران کمبودهای عاطفی در بیرون از منزل راه اشتباهی است
وی با اشاره به اینکه فکر کردن به خیانت برای جبران کمبودهای عاطفی، جنسی و روانی در بیرون از منزل راه اشتباهی است، تصریح کرد: نیاز همیشه وجود داشته و عشق لازمه زندگی است اما فرد باید با آموزش بیاموزد که خیانت راه درستی برای به دست آوردن نیازها نیست.
این روانشناس با تاکید بر اینکه در رابطه طولانی مدت مثل رابطه زن و شوهر اگر یکی از طرفین چه زن و چه مرد خارج از منزل با فرد دیگری ارتباط برقرار کرده و از همسر خود پنهان کند، خیانت محسوب میشود، گفت: خیانت نوعهای مختلفی مانند خیانت عاطفی، کلامی، جسمی را شامل شده و معمولا روانشناسی برای اینکه بخواهد دلیل رفتاری را پیدا یا تبیین کند روی یک رویکرد خاصی تمرکز کرده و بر اساس آن دلیل، رفتار را تعریف میکند.
خطیبی خاطرنشان کرد: رویکری که امروز برای خیانت استفاده میشود، تئوری انتخاب است؛ به طور مثال هر کاری که از صبح تا شب فرد انجام میدهد یک نوع رفتار بوده مانند رفتار خوابیدن و غذا خوردن، بنابراین خیانت هم نوعی رفتار تلقی می شود. این رفتارها برای برآوردن یک یا چند نیاز انسان بوده که برای هر کاری انسان، رفتاری را انتخاب می کند؛ برای خیانت کردن، انسان رفتاری انتخاب کرده بنابراین مسئول کار خود است و دلایل انتخاب رفتار خیانت میتواند رابطه باشد.
خطیبی افزود: خیانت امروزه رفتاری شده که شاید افرادی که این کار را انجام می دهند به دنبال دلیل برای توجیه این خیانت هستند، مثلا در رابطه خود عشق نداشته و از طرف مقابل خود دریافت میکنند.
این مشاور روانشناسی با بیان اینکه تئوری انتخاب می گوید وقتی که فرد یک نیاز اصولی و اخلاقی اش برآورده نمی شود و با رفتاری مثل خیانت به دنبال برآوردن نیاز باشد هیچ وقت به سلامت روان و شادمانی نخواهد رسید، گفت: بنابرین افراد باید به افراد آموزش داد تا نیاز های خود را درست و اصولی برآورده کنند.
وی افزود: گاها ازدواج های سنتی که از قبل علاقهای در بین دو طرف وجود ندارد، یک دلیل برای رفتارغیر مسئولانه افراد در خیانت کردن است، اما آیا تمام افرادی که ازدواج های سنتی داشتهاند، خیانت میکنند؟
خطیبی با اشاره به اینکه زمانی که فرد بخواهد برای پیامد رفتار خود هزینه ندهد، دنبال بهانه میگردد، تاکید کرد: افرادی که در ازدواج های سنتی گیر افتاده اند، باید یاد بگیرند آن شهامت را داشته تا هزینه داده و از آن ازدواج خارج شوند نه اینکه در داخل آن ازدواج مانده تا هزینهای برای رفتار خود ندهند.
وی گفت: به افرادی که در ازدواج های سنتی گیر افتادند باید شناخت و آگاهی داده شود که متوجه شود اگر همسر خود را دوست ندارد یا این ازدواج انتخاب او نبوده، خیانت و بازتاب این رفتار او زندگی خاص، شادمانی و ارزشمندی را در پی ندارد.
وی با بیان اینکه با آموزش می توان افراد را آگاه کرد که با آوردن دلیل های واهی نمیتوان خیانت را جایگزین برخی از رفتارها و نداشتهها کرد، یادآورشد: آموزش مسئولیت پذیری از سنین کودکی در مدارس و از سنین پایین شروع میشود و رسانهها برای نشان دادن این مسئولیتها و نشان دادن برخی رفتارهای گنگ و نامفهوم نقش بسزایی دارد.