10 معما سخت و جالب برای به چالش کشیدن ذهن (+ پاسخ معما)

10 معما سخت و جالب برای به چالش کشیدن ذهن (+ پاسخ معما)

حل کردن معماهای مختلف ذهنی و ریاضی و… بـه ارتقا مهارت تفکر و چالش کشیدن ذهن کمک می کند. با حل کردن انواع مختلف معما می توانید ذهن خودرا تربیت نمایید و هوش خودرا بسنجید. اگر عاشق معماهای چالش برانگیز هستید، در ادامه اینبخش از سایت فراناز تعدادی معما را برایتان آورده ایم کـه با پاسخ دادن بـه آنها می توانید هوش خودرا بسنجید.

معماهای بسیار سخت و هیجان انگیز

1. معما: آن چیست که باید شکسته شود تا بتوانید از آن استفاده کنید؟

.

.

.

پاسخ:تخم مرغ

2. معما: من در جوانی قد بلندم ودر پیری کوتاه قد هستم. من چی هستم؟

.

.

.

پاسخ: شمع

3. معما: کدام ماه از سال 28 روز دارد؟

.

.

.

پاسخ: همه ی آنها

4. معما: آن چیست کـه پر از سوراخ اسـت اما هنوز آب را نگه می دارد؟

.

.

.

پاسخ: اسفنج

مطلب مرتبط: 3 معما و تست هوش جالب سرگرم کننده

5. معما: به چه سوالی هرگز نمی توانید پاسخ مثبت بدهید؟

.

.

.

پاسخ: آیا هنوز خوابی

6. معما: آن چیست کـه همیشه در مقابل شماست اما دیده نمیشود؟

.

.

.

پاسخ: آینده

7. معما: خانه اي یک طبقه وجوددارد کـه همه ی چیز در آن زرد اسـت. دیوارهای زرد، درهای زرد، مبلمان زرد. پله ها چه رنگی هستند؟

.

.

.

پاسخ: هیچ کدام چون خانه یک طبقه اسـت.

8. معما. آن چیست کـه می توانید آن را بشکنید، حتی اگر هرگز آنرا برندارید یا آنرا لمس نکنید؟

.

.

.

پاسخ: یک قول

9. معما: آن چیست که بالا می رود اما هرگز پایین نمی آید؟

.

پاسخ: سن شـما

10. معما: مردی کـه بیرون زیر باران بود بدون چتر یا کلاه حتی یک مو روی سرش خیس نشد. چرا؟

.

.

.

پاسخ: او کچل بود.

معمای بعدی:

فردی بر روی نردبان 25 متری ایستاده بودو پایش از نردبان لغزید و روی زمین افتاد اما آسیبی ندید. چگونه ممکن اسـت؟

.

.

.

پاسخ:.جک در پایین نردبان ایستاده بود.

معمای بعدی:

قاتل محکوم بـه مرگ برای فرار باید از یکی از این سه اتاق عبور کند. در اتاق اول آتش سوزی رخ داده و آتش شعله می کشد، در اتاق دوم قاتلی با تفنگ پر وجوددارد ودر اتاق سوم شیری وجوددارد کـه بـه مدت چند سال چیزی نخورده، او می تواند از کدام اتاق عبور کند؟

.

.

.

پاسخ:

شیری کـه چند سال چیزی نخورده ؛ مرده اسـت پس می تواند از اتاق سوم عبور کند.

معمای بعدی:

شـما دو سطل آب دارید کـه دمای آب در یکی از سطل ها 25 درجه سانتیگراد ودر سطل دیگر 25 درجه فارن هایت اسـت. شـما از همان ارتفاع بـه داخل هر سطل یک سکه را می‌اندزید و سکه ها در همان زمان بـه آب می‌خورند.کدام یک از سکه ها ابتدا بـه پایین می‌رسند؟

.

.

.

پاسخ:آب در دمای 25 درجه سانتیگراد مایع ودر 25 درجه فارن هایت بـه یخ تبدیل می شود پس سکه در سطل دارای آب مایع زودتر فرو می رود.

معمای بعدی:

دریک اتاق ده نفر وجود دارند کـه هر شخصی می تواند کل اتاق و همه ی افراد را مشاهده کند. شـما چگونه در اتاق سیبی را قرار میدهید کـه همه ی افراد بـه جز یک نفر بتوانند آنرا ببینند؟

.

.

.

پاسخ: سیب را باید روی سر هر شخصی کـه می خواهد سیب را نبیند قرار دهید.

معمای بعدی:

استادان برای تهیه اشیا یادگاری یک قایق را در بطری جای می دهند. شـما می توانید برای قرار دادن یک خیار در بطری راهی بیابید کـه نه خیار را ببرید و نه بطری را بشکنید؟

.

.

.

پاسخ:وقتی خیار هنوز خیلی کوچک اسـت بدون این‌که آنرا از ساقه جدا کنیم، داخل بطری قرار می‌دهیم و می‌گذاریم در بطری رشد کند و بزرگ شود.

معمای بعدی:

دو اتومبیل بـه رنگ هاي‌ آبی و قرمز وجوددارد کـه ماشین آبی با سرعت 60 مایل در ساعت و ماشین قرمز 40 مایل در ساعت حرکت می کند. زمان شروع حرکت هر دوی انها یکی اسـت اما این دو اتومبیل دریک نقطه از یک دیگر عبور می کنند. چگونه ممکن اسـت؟

.

.

.

پاسخ:اتومبیل ها در جهات مخالف حرکت می کنند.

معمای بعدی:

کجاست کـه شهر هایش بدون ساختمان ؛ جنگل هایش بدون درخت و رودخانه هایش بدون آب هستند؟

.

.

.

پاسخ:نقشه جهان

مطلب مرتبط : معمای دزدی در روز برفی برای باهوش ها

معمای بعدی:

حلقه یک دختر در زمان صبحانه خوردن داخل فنجان پر از قهوه افتاد اما خشک ماند. چگونه این امر ممکن اسـت؟

.

.

.

پاسخ:حلقه در پودر قهوه افتاده کـه خشک بوده اسـت.

معمای بعدی:

آن چیست کـه هر فردی دو دفعه اول آنرا رایگان دریافت نموده اما دفعه سوم باید پول آنرا بدهد؟

.

.

.

پاسخ:دندان 

معمای بعدی:

ماری و چند نفر از دوستانش برای قدم زدن بـه جنگلی می روند، ناگهان بارش باران آغاز می شود و ماری و دوستانش برای در امان ماندن از بارش باران و خیس شدن بـه خانه اي متروکه رفته پناه میگیرند. آنها پس از نیم ساعت کـه باران قطع می شود، بـه داخل جنگل باز می‌گردند تا برای رفع گرسنگی میوه بخورند. یکی از دوستان ماری با دیدن درخت سیب و خوردن یک سیب بـه درخت تبدیل می شود. ماری برای یافتن دوستش تمام جنگل را میگردد و ناگهان صدای شخصی کـه می گوید:دوست شـما بـه درخت تبدیل شد، باید وی را پیدا کنید تا وی را برگردانید. شـما فقط یک فرصت دارید اگر اشتباه کنید، دوست شـما برای همیشه درخت خواهد ماند، را می‌شنود، ماری چگونه می فهمد کدام درخت دوست اوست؟

.

.

.

پاسخ:همه ی درختان جنگل در اثر بارش باران خیس بوده اما دوست ماری تنها درختی اسـت کـه خیس نیست.

معمای بعدی:

چه چیزی همیشه می آید ولی هرگز نمی رسد؟

جواب: فردا

معمای بعدی:

اگر هواپیما در مرز بین آمریکا و کانادا سقوط کند، بازماندگان را کجا دفن میکنند؟

جواب: بازماندگان را کـه دفن نمی کنند!

معمای بعدی:

اگر دریک کاسه شش سیب وجود داشته باشد و چهار تا سیب ازآن بردارید، چند عدد سیب دارید؟

جواب: همان 4 عددی کـه برداشته‌اید.

معمای بعدی:

اگر قطاربرقی با سرعت 161 کیلومتر بر ساعت بـه سمت شمال حرکت کند و باد با سرعت 16 کیلومتر بر ساعت بوزد، دود بـه کدام سمت متمایل میشود؟

جواب: قطار برقی دود ندارد.

معمای بعدی:

برخی از ماه ها 31 روز دارند، برخی دیگر 30 روز، اما چند ماه 28 روز دارند؟

جواب: همه ی ماه‌ها 28 روز را دارند.

معمای بعدی:

حسابدار گفت وکیل برادر من اسـت، ولی وکیل شهادت داد کـه او برادری ندارد! کدام یک دروغ میگویند؟

جواب: هیچ‌کدام، حسابدار خواهرش اسـت.

معمای بعدی:

چه چیزی بالا و پایین میرود اما همیشه در همان مکان باقی میماند؟

جواب: پله

معمای بعدی:

مردی در طبقه صدم آپارتمانی زندگی میکند. در روز‌هاي‌ بارانی او تمام راه را سوار آسانسور می شود، اما در روز‌هاي‌ آفتابی او تا طبقه پنجاهم سوار آسانسور میشود و باقی راه را از پله‌ها می رود! چرا؟

جواب: قد مرد کوتاه اسـت و دستش بـه دکمه طبقه 50 می رسد. در روز‌هاي‌ بارانی او از دسته چترش برای زدن دکمه کمک می گیرد.

معمای بعدی:

یک مرد همراه با پسرش تصادف کردند. این مرد در راه انتقال بـه بیمارستان جان خودرا از دست داد، اما پسر بـه سرعت باید تحت عمل جراحی قرار می گرفت. جراح اورژانس گفت: من نمی توانم وی را عمل کنم، چون این پسرم اسـت! این چگونه ممکن اسـت؟

جواب: جراح اورژانس مادر پسر بود.

معمای بعدی:

دریک خانه سه اتاق مهم وجوددارد. اولی پر از پول اسـت. اتاق دوم با مقالات مهم پر شده و اتاق سومی پر از جواهرات اسـت. یک روز تمام این اتاق‌ها در آتش سوخت. پلیس‌ها ابتدا آتش کدام اتاق را خاموش کردند؟

جواب: هیچ‌کدام، زیرا پلیس آتش را خاموش نمی کند. آتش‌نشان‌ها اینکار‌ را انجام میدهند.

معمای بعدی:

هشت مرد روی مبلی نشسته‌اند. سه پا می‌شکند و شش مرد می روند. چند پا باقی‌ میماند؟

جواب: پنج، چهار پا از مردان باقی‌مانده و یک پا، پایه باقی‌مانده مبل.

معمای بعدی:

شـما در حال رانندگی با اتوبوس هستید. وقتی مسیر خودرا شروع میکنید، پیرزنی بـه نام خانم اسمیت و پسر جوانی بـه نام ریموند در اتوبوس هستند. در نخستین ایستگاه، پیرزن پیاده می شود و فروشنده‌اي بـه نام ادوارد سوار می شود. در ایستگاه بعدی، جک و خواهرش جیل، و همچنین سه زن با کیسه‌هاي‌ خرید سوار می شوند. اتوبوس پانزده دقیقه حرکت میکند، سپس می ایستد. ریموند پیاده میشود و مردی با همسرش سوار می شود. بعد زنی با پرنده‌اي در قفس سوار اتوبوس میشود. اسم راننده اتوبوس چیست؟

جواب: اگر یادتون باشه شـما راننده اتوبوس هستید.

معمای بعدی:

حداکثر تعداد دفعاتی کـه یک صفحه روزنامه را میتوان با دست از وسط تا کرد چقدر اسـت؟

جواب: یکبار، زیرا پس ازآن شـما آنرا بـه ربع، هشتم و غیره تا میکنید.

معمای بعدی:

یک قایق ماهیگیری با یک نردبان در بندر بـه دیواری تکیه داده اسـت. پنج پارو و دو تور ماهیگیری در قایق وجوددارد. فاصله بین دو پله متوالی روی نردبان یک متر اسـت. اگر امواجی کـه بـه دیوار میزند در هر نیم ساعت نیم متر بالا رود، چقدر طول میکشد تا شش پله از نردبان زیر امواج قرار گیرد؟

جواب: از آنجایی کـه قایق ماهیگیری با امواج بلند میشود، هیچ‌چیز زیر آب نخواهد رفت.

معمای بعدی:

اگر عدد 30 را بـه نصفِ‌عدد تقسیم کنید و ده را بـه آن اضافه کنید چه چیزی بـه دست می آید؟

جواب: 70؛ زیرا نصف عدد «0.5» تقسیم‌ بر 30 برابر 60 میشود، و 10+60=70.

معمای بعدی:

چه‌ چیزی بـه بزرگی یک فیل اسـت اما اصلاً وزن ندارد؟

جواب: سایه یک فیل.

معمای بعدی:

چه‌ چیزی را نمیتوان در آتش سوزاند یا در آب غرق کرد؟

جواب: یخ، بـه‌جای سوختن در آتش ذوب شده ودر آب شناور می شود.

معمای بعدی:

جان وارد یک بار میشود و یک لیوان آب میـــخواهد. ساقی بـه‌طور ناگهانی با تفنگ بـه سقف شلیک میکند. جان می گوید متشکرم و بیرون میرود. جان چرا آب میخواست؟

جواب: جان سکسکه‌اش گرفته بودو ساقی از روش غافلگیری استفاده کرد تا وی را از شر سکسکه خلاص کند.

معمای بعدی:

آن چیست کـه مو هاي طلایی دارد ودر گوشه‌اي ایستاده اسـت؟

جواب: جارو

معمای بعدی:

حدود 4000 سال پیش از بقایای تمدن سومر، در جایی کـه همین حالا بـه اسم عراق می‌شناسیم، سروکله این معما، کـه از سخت‌ترین معماهای دنیا اسـت، پیدا شد:

«یک خانه وجوددارد. شخصی نابینا وارد آن میشود و بینا ازآن خارج میشود! آن چیست؟»

جواب: مدرسه. «این معما بیانگر ارزشی اسـت کـه سومریان برای آموزش قائل بودند.»

معمای بعدی:

آن چیست کـه صبح روی چهار پا، ظهر روی دو پا و عصر روی سه‌ پا اسـت؟

جواب: انسان. «چهار پا بـه معنای کودکی و چهار دست و پا راه رفتن، دوپا بـه راه رفتن میانسالی و سه‌ پا بـه دوران پیری کـه انسان با عصا راه می رود اشاره دارد.»

معمای بعدی:

دریک شهر، همه ی افراد همیشه دروغ میگویند یا همیشه حقیقت را بیان میکنند. یک فرد می گوید: “من همیشه دروغ میگویم”. آیا او دروغ می گوید یا حقیقت را بیان می کند؟

جواب معمای دروغگو: اگر او دروغ می گوید، این بدان معناست کـه او در حقیقت همیشه حقیقت می گوید. اگر او حقیقت بگوید، این بدان معناست کـه او در حقیقت همیشه دروغ میگوید. بنابر این، او دروغگو اسـت.

معمای بعدی:

شـما یک طناب با طول بلند دارید و باید آن رابا هم گره ببندید. اما بـه دلیل طول زیاد طناب، شـما نمیتوانید بـه نقطه دیگری از طناب دسترسی داشته باشید. چطور می توانید طناب رابا هم گره ببندید؟

جواب:شـما باید طناب را بـه دو نیمه تقسیم کنید، سپس هر نیمه را بـه صورت حلقه باز کنید و حلقه‌هاي‌ دو طرف رابا هم ببندید. بـه این ترتیب، شـما موفق بـه بستن طناب در میانه‌ي طول آن شده اید.

معمای بعدی:

شـما دریک قطار شماره ۷۴ قرار دارید کـه از شهر A بـه شهر B می رود. در میانه‌ي مسیر، قطار بـه یک تونل برخورد می کند. تونل بسیار تاریک اسـت و یکی از مسافران باید چراغ قوه را روشن کند تا بتوانند از تونل عبور کنند. اما هیچکدام از مسافران چراغ قوه ندارند. چطور میتوانید از تونل بدون مشکل عبور کنید؟

جواب:روشن کردن چراغ قوه، نیاز بـه منبع برق دارد، ولی در قطار شماره ۷۴ منبع برق ندارد. بنابر این، بهترین راه برای این‌که از تونل بدون مشکل عبور کنید، این اسـت کـه با همه ی‌ي مسافران توافق کنید کـه باهم چراغ‌هاي‌ کوچک گوشی هایشان را روشن کنند. با اینکار، مسیر در تونل برای عبور قطار کافی روشن خواهد بود.

مطلب مرتبط: معمای سقوط تخم مرغ از بالای یک ساختمان

معمای بعدی:

یک سبد محتوی سیب و پرتقال و گلابی روی میز اسـت. علی و حسن و رضا هرکدام میوه‌اي برداشتند. علی و حسن دو میوه مختلف برداشتند. حسن و رضا هم دو میوه یکسان برداشتند. انتخاب علی و حسن گلابی نبود. اگر علی سیب انتخاب می کرد رضا هم از او پیروی میکرد. هر کدام از آنها چه میوه اي برداشتند؟

جواب:علی پرتقال برداشت و حسن و رضا سیب برداشتند.

معمای بعدی:

فرض کنید حوضچه‌اي داریم کـه در آن گل‌هایي هست و زنبور‌هایي کـه بالای اون‌ها پرواز میکنند. اکنون دو مورد زیر را بادقت بخونید:

1- اگر هر زنبور روی یک گل بنشیند، یک زنبور بدون گل میماند.

2- اگر هر دو زنبور روی یک گل بنشینند یک گل باقی میماند. تعداد زنبور‌ها و گل‌ها چند تا اسـت؟

جواب:با توجه بـه توضیحات مسئله ۴ زنبور و ۳ گل وجوددارد.

معمای بعدی:

پدر و مادر و دو فرزندشان میخواهند از رودخانه عبور کنند. قایقی کنار رودخانه اسـت کـه تنها میتواند وزن یک بزرگسال یا دو کودک را تحمل کند. این خانواده چهارنفره چطور میتوانند با کم‌ترین تعداد رفت و آمد با قایق، همگی بـه آن سوی رودخانه برسند.

جواب:

این خانواده می توانند با دستکم ۹ بار عبور از رودخانه همگی بـه آن طرف برسند. رسیدن بـه جواب این معما راه حل‌هاي‌ مختلفی دارد کـه ما یکی ازآن‌ها را مرور می کنیم:اگر یک بزرگسال بخواهد بـه آن سوی رودخانه برود، باید دستکم یک کودک در آن طرف باشد کـه قایق را برگرداند «البته یک بزرگسال هم می تواند قایق را برگرداند، ولی در عمل هیچ پیشرفتی حاصل نشده، چون یک بزرگسال رفته و یکی برگشته اسـت».

پس برای این‌که یک کودک در آن طرف داشته باشیم، ابتدا باید هر دو کودک با قایق بـه آن سوی رودخانه بروند و بعد یکی ازآن‌ها بـه تنهایی بر‌گردد. در سومین حرکت قایق، مادر خانواده بـه طرف دیگر میرود ودر چهارمی کودکی کـه آن طرف بود قایق را بر می‌گرداند.

تا این جا مادر در آن سو اسـت و بقیه اعضای خانواده هنوز دراین سو. در حرکت پنجم دوباره دو کودک بـه آن سو می روند و یکی ازآن‌ها بازهم قایق را برمی‌گرداند. تا این جا تعداد عبور از عرض رودخانه رسید بـه شش بار. در حرکت هفتم پدر با قایق بـه آن سو می رود و کودکی کـه آن طرف پیش مادر بود، قایق را برمی‌گرداند.

هم اکنون پدر و مادر هر دو بـه مقصد رسیده‌اند و دو کودک این طرف آب هستند. در واقع معما حل شده اسـت. در آخرین و نهمین حرکت دو کودک هم با قایق بـه آن سو می روند و بـه جمع گرم خانواده می‌پیوندند!

معمای بعدی:

آنچه می‌دود، اما هرگز راه نمیرود. زمزمه می کند، اما هرگز صحبت نمیکند. تخت دارد، اما هرگز نمی خوابد؛ و دهان دارد، اما هرگز نمی خورد؟

جواب:یک رودخانه

معمای بعدی:

سازنده آن نیازی بـه آن ندارد. کسی کـه آنرا میخرد هیچ فایده‌اي برای آن ندارد. شخصی کـه ازآن استفاده می کند نه می تواند آنرا ببیند و نه احساس کند. چیست؟

جواب:تابوت

معمای بعدی:

وارد اتاقی میشوید کـه شامل یک کبریت، یک چراغ نفتی، یک شمع و یک شومینه اسـت. اول چه چیزی را روشن میکنید؟

جواب:شمع اسـت. زیرا درصورت روشن کردن چراغ نفتی، نیاز بـه نفت اسـت کـه ممکن اسـت در اتاق موجود نباشد ودر صورت روشن کردن شومینه، نیاز بـه چوب و آتش زایی دارید کـه با موجودیت کبریت و شمع، قابل اجرا نیست. اما با روشن کردن شمع، می توانید منبعی از نور را فوراً فراهم کنید.

معمای بعدی:

آن چیست کـه قبل از استفاده باید شکسته شود؟

جواب:

تخم مرغ

معمای بعدی:

لیلا می گوید مریم دروغ‌گو اسـت. مریم می گوید گلنوش دروغ‌گو اسـت. گلنوش میگوید مریم و لیلا هر دو دروغ‌گو هستند. با فرض این‌که هرکدام از این سه نفر یا همیشه راست می گویند یا همیشه دروغ، چه کسی واقعا راستش را می گوید؟

جواب:

مریم راستگو اسـت. اگر گلنوش درباره لیلا راست بگوید، یعنی لیلا دروغ‌گو اسـت. دراین صورت حرف لیلا بـه این معناست کـه مریم راست‌گو اسـت. ولی راست‌گو بودن مریم بـه معنای دروغ‌گو بودن گلنوش اسـت کـه با فرض اولیه نمی خواند. پس گلنوش راست‌گو نیست. اگر فرض کنیم لیلا راست‌گو اسـت، یعنی مریم دروغ‌گو اسـت، پس حرف مریم در واقع بـه این معناست کـه گلنوش راست‌گو اسـت کـه در بالا نشان دادیم این طور نیست. پس تنها مریم اسـت کـه راستش را میگوید.

و در پایان

شاید تعجب کرده باشید کـه برخی از این معماهای چالش‌برانگیز و سخت، چقدر می توانند آسان باشند.پاسخ‌دهی بـه برخی ازآن‌ها نیاز بـه کمی خلاقیت دارد.طبیعتا هرچه بیشتر با آن‌ها روبرو شوید، از میزان سختی آن‌ها کم شده و همچنین پاسخ دادن بـه معماهای جدید برایتان آسان‌تر خواهد شد.شاید برایتان جالب باشد تا بیشتر راجع‌بـه خودتان و میزان هوشتان بدانید.