آشنایی با بازی های محلی شهر اصفهان

آشنایی با بازی های محلی شهر اصفهان

آشنایی با بازی های محلی شهر اصفهان

همانطور که میدانید کشورهایی مثل ایران که دارای تاریخ و فرهنگ کهن هستند دارای ثروت نهفته‌ای به نام میراث ناملموس و سرمایه‌های بین نسلی هستند که این میراث ناملموس شامل موسیقی، بازی‌های محلی، ورزش‌های بومی، پوشش جوامع محلی و هنر و معماری است. اصفهان هم از این تاریخ مستثنی نبوده و پر از گنج های نهفته ای در رگ و ریشه شهرها و روستاهای منطقه است که وظیفه متولیان امر فرهنگی را سنگین تر می کند.

 

1-بازی آفتاب مهتاب:

در این بازی دو نفر هم‌قد و هم‌وزن، پشت خود را به یکدیگر کرده و دست‌هاى خود را درهم نموده و قلاب مى‌کنند. بعد یکى از آنها کلمهٔ ” آفتاب” را به‌حالت کشیده مى‌گوید و در حالى‌که به جلو خم مى‌شود، دیگرى را بلند کرده و برپشت خود قرار مى‌دهد. نفر دوم هم همین کار را انجام مى‌دهد ولى کلمهٔ “مهتاب” را به‌صورت کشیده مى‌گوید. در نوبت‌هاى بعدی، یکى عبارت “آفتاب مهتاب چه رنگه؟” و دیگرى “سرخ و سفید دورنگه”را هنگام خم‌شدن مى‌خوانند و تا زمانى که خسته نشده باشند، بازى را ادامه مى‌دهند.

 

2-چوقاپى:

يکى از بازى‌هایى است که در استان اصفهان متداول بوده و هم‌اکنون نيز در بعضى از مناطق اين استان (نقاط روستائى بيشتر) انجام مى‌شود، نمونه اين بازى با تفاوت‌هاى جزئى در برخى از استان‌ها نيز رايج بوده است، در تهران مشابه اين بازى ”الک دولک“ نام دارد.آشنایی با بازی های محلی شهر اصفهان

آشنایی با بازی های محلی شهر اصفهان

 

3-اوستا سلامى:

به‌صورت تک‌گروهى انجام مى‌شود، اين بازى به محل چندان وسيعى نياز ندارد حتى در کوچه‌هاى روستا و ميدان‌گاه‌هاى آن و ديگر فضاهاى آزاد مى‌تواند انجام شود، بازى هيچ‌گونه وسيله و ابزارى نمى‌خواهد.

 

4-بازى با چوب (خوانسار):

بچه ها در هر دوطرف زمين بازى دو سنگ قرار مى‌دهند که ‘گل’ ناميده مى‌شود. بازيکنان که به دو گروه تقسيم شده‌اند، هريک با چوب بلندى که در دست دارند، چوب کوچک را زده و سعى مى‌کنند آن را از ميان دو سنگ عبور دهند.

 

5-حمام‌بازى:

بچه ها مقداری خاک را کُپه مى‌کنند و روى آن آب مى‌ريزند تا گِل درست شود. هريک از بازيکنان در يک طرف اين کُپه قرار مى‌گيرند و شروع مى‌کنند به باز کردن يک راه تا کُپه خاک به‌صورت گنبد درآيد. بعد هريک از بازيکنان، در سوراخ خود را با يک سنگ مى‌بندد. سپس سرگنبد را سوراخ مى‌کنند و از آن بالا آب مى‌ريزند. آب از سوراخ هريک از بازيکنان بيرون زد او سوخته است. جريمهٔ او اين است که سر او را به گنبد مى‌کوبند. گاه مى‌گردند و شخص بى‌اطلاعى را پيدا مى‌کنند و از او مى‌خواهند که بگويد درون گنبد چه صدائى مى‌آيد و وقتى او سرخم مى‌کُند سر او را به گنبد مى‌کوبند و مى‌خندند.

6-عامو يادگار:(عمو یادگار)

يکى از بازيکنان خم مى‌شود و به ديوار تکيه مى‌کند و بازيکن ديگر سوار او مى‌شود و چشم‌هاى بازيکن ديگر را با دست مى‌گيرد و از او مى‌پرسد: ‘آش جو خورده با ماس و خيار عامو يادگار خوابى يا بيدار؟’ سپس يا چشم‌هاى خود را مى‌بندد يا هر دو را باز نگه مى‌دارد يا يکى را باز و ديگرى را بسته نگه مى‌دارد. بازيکنى که چشم‌هاى آن بسته است بايد حدس بزند و مثلاً بگويد، خواب يا بيدار يا خواب و بيدار. يک نفر هم بر بازى نظارت مى‌کند؛ اگر حدس او درست بود جاها با هم عوض مى‌شود.

 

7-لَپَربازى:

بچه ها اول از همه دايره‌اى روى زمين مى‌کشند و هريک از بازيکنان تعدادى سنگ داخل آن مى‌گذارد. آن‌گاه خطى را مشخص مى‌کنند و هريک از بازيکنان از آن محل سعى مى‌کند با لپر خود، سنگ‌هاى داخل دايره را نشان کرده و آنها را از دايره خارج کند. بازيکنى که تعداد بيشترى سنگ را از دايره خارج کرده باشد، برندهٔ بازى است.

 

در ادامه با فراناز همراه باشید تا نام بازی های دیگر این استان را بشناسید.

– آبد

– چارسنگ

– آپوست بره

– استادجملو

– اوساى کرباس پاره‌کن

– اوستا خرت نلنگه

– اوستا سلامي

– بازى با چوب

– باقالى به‌ چندمن

– بالشت‌بازي

– بشکن بشکنه

– بيابريم بنه

– پلاچفته

– پيش‌پيشي

– تاکوچي

– تولي

– جساخيزک

– جن‌جنک

– جفت جوالدوز

– جمال جمال

– جم‌جمک

– چشم بندوک

– چنگ‌ چاله

– چنگولک‌بازى (تاب‌بازي)

– چوقاپلي

– خرى‌سو

– خونهٔ شير

– درخونهٔ شاه را آب بپاش

– دودي

– دوزبازي

– سُک‌سُک

– سورى‌بازي

– سه سال سنگي

مطالب داغ هفته اخیر