شعر منحصر به فرد بنیامین بهادری برای همسرش

شعر منحصر به فرد بنیامین بهادری برای همسرش

عجب روز سياهى بود، گم كردم صدايت را

نديدم بعد از آن ديگر طلوع شانه هايت را

.

.

.

«زيبايى چيزى ست كه از پشت شيشه اتومبيل در حركت هم ديده مى شود» # يادم نمى ره كه اين پست آخرين پست قبل حادثه بود # جمله اى بود كه تو بهم گفتى و من به خاطرش اين عكس و از موبايلم پيدا كردم # وقتى خواستم آپ كنم بهت گفتم: نسيم جان اين جمله رو بنويسم همه فكر مى كنن جمله بنيامينه ها! # گفتى خب من و تو نداريم كه

شعر منحصر به فرد بنیامین بهادری برای همسرش

 

شعر منحصر به فرد بنیامین بهادری برای همسرش

عجب روز سياهى بود، گم كردم صدايت را

نديدم بعد از آن ديگر طلوع شانه هايت را

دو چشمانت دو ماهى بود در تُنگ خيال من

ولى آخر گريزاندى دو ماهى رهايت را

و شايد دست هاشان تشنه تر بود از نگاه من

سراب جاده ها بردند با خود ردّ پايت را

چه بى تابانه خود را از تو پُر مى خواستم اما

نگاهم هر كجا گرديد خالى ديد جايت را

مسافر در غياب تو حضورت گرم تر مى شد

مرورى داشتم هر روز داغ ماجرايت را

 

گردآوری : فراناز

جدیدترین مطالب سایت