
مریم بهجت تبریزی گفت: شهریار همچنان برای جوانان ناشناخته و گمنام مانده است.
دختر استاد
شهریار در خصوص ناگفتههایی از استاد شهریار افزود: پدرم فرد سخاوتمندی بود به طوری كه حقوق دانشگاهی خود را به جنگ زدهها اهدا میكرد.
وی درباره ناگفتههایی از سخاوتمندی استاد شهریار اظهار داشت: برادر پدرم فوت كرده بود و پدرم هنوز ازدواج نكرده بود و فرزندان برادرش را نگه میداشت و آخر سر هم خانه برادرش را به اسم برادرزادههایش كرد.
بهجت تبریزی در پاسخ به این سئوال كه خاطرهای ناب از استاد بیان كنید، بیان داشت: دكتر هیئت كه دوست پدرم بود، میگفت: برای استاد شهریار در سال 56 در تهران خانهای زیبا میدادند، آن زمان استاد در تهران چون منزلی نداشت، خانهای برای وی تدارك دیده بودند كه استاد قبول نكرده و میگوید به جای این كار و برای خدمت به من مجوز چاپ اشعار تركی من داده شود تا در اختیار مردم قرار گیرد.
دختر استاد میگوید: الآن نامه و مستندات واگذاری این خانه موجود است.
بهجت تبریزی در پایان ابراز داشت: كتابهای چاپی پدرم سرشار از غلطهای چاپی و تایپی است و همچنین مطالبی كه از زبان ما در روزنامهها چاپ میشود، غلطهای بسیاری وجود دارد.
سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار شاعر ایرانی بود كه شعرهایی به زبانهای فارسی و تركی آذربایجانی دارد، از شعرهای معروف او میتوان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» به فارسی و «حیدر بابایه سلام» (به معنی سلام بر حیدربابا) به تركی آذربایجانی اشاره كرد، روز وفات این شاعر در ایران روز ملی شعر نامگذاری شده است.
هنر بزرگ «شهریار» گذشته از استادی در سرودن غزل، قصیده، مثنوی، قطعه و… در چهار مورد است، به عنوان نمونه مناجات «علی ای همای رحمت » در ابداع تابلوهای رنگین و توصیف دقیق شاعرانه از قبیل تخت جمشید، در استخدام استادانه زبان و مصطلاحات و تعبیرات عامیانه و زبان محاوره در شعر نظیر شاهكار آذربایجانی «حیدر بابایه سلام» و چهارم در ابداع و آفرینش آثار عاطفی بسیار عمیق مانند وای مادرم و قطعه حیدر بابا.
قطعه «حیدر بابایه سلام» یا « سلام بر حیدر بابا » از معروفترین آثار شهریار است و هیچ یك از دیگر آثار اعم از غزلیات، قصائد، قطعات و تابلوی استاد به تنهایی این حد شهرت و قبول عام نیافته است.
شاید این موفقیت بیش از هر چیز مرهون جاذبه فولكلوریك و قالب دل انگیز زبان مصطلح عامیانه و توجه و اقبال مشتاقانه آشنایان به زبان كنونی آذربایجان باشد و بدیهی است كه برخورداری این قطعه از حد اعلای احساس، دلاویزی و از دل برآمدگی بر دلكشترین و لطیفترین تعبیرات، اصطلاحات، تخیلات خاطرهانگیز و زندگی سرشار از لطف و صفای كودكی شاعر در دامن طبیعت كه احساس مشابه در هر خواننده و شنوندهای بیدار میكند نیز در توفیق آن كاملاً مؤثر بوده است.
ولی نباید گمان كرد كه استاد بدین مناسبت مدیون «حیدر بابا» است، بلكه در حقیقت شهریار است كه «حیدر بابا» را از حضیض گمنامی به اوج نامداری رسانیده و قرضدار خود ساخته است.
استاد «شهریار» در طول حیات پربارش با سرودن دهها غزل، قصیده، قطعه و مثنوی به زبانهای فارسی و آذری درخششی نوین در ادبیات معاصر این مرز و بوم ایجاد كرد.
منظومه تركی «حیدر بابایه سلام» اثر بینظیر این شاعر بزرگ به عنوان یك شاهكار ادبی مورد توجه ادب دوستان قرار گرفته و تاكنون به بیش از 90 زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
استاد مسلم شعر فارسی سرانجام در آذر ماه سال 1366 به علت بیماری ریوی به بیمارستان مهر تهران منتقل شد و پس از یك دوره طولانی بیماری در شهریور ماه سال 1367 جان قدسیاش از كالبد تنش به سرای دوست پر كشید و پیكرش در مقبره الشعرای تبریز كه مدفن بسیاری از شعرا و هنرمندان آن دیار است به خاك سپرده شد.
«شهریارا، تو به شمشیر قلم در همه آفاق/ به خدا ملك دلی نیست كه تسخیر نكردی»