به گزارش فراناز ،همزمان با پخش قسمت اول برنامه “همرفیق” با مجریگری شهاب حسینی از شبکه خانگی، شایعاتی درباره این بازیگر برجسته سینما مطرح شده است. در شبکه های اجتماعی احتمال “جدایی” حسینی از همسرش پریچهر قنبری مطرح است.
گویا این شایعه از آنجا شروع شده است که حسینی در صفحه اینستاگرام خود همسرش را آنفالو کرده است.
با این حال هیچ دلیل دیگری برای این ادعا وجود ندارد و نمیتوان آن را تائید کرد.
شهاب حسینی اخیرا به عنوان مجری برنامه همرفیق در شبکه خانگی حضور دارد. اولین قسمت این برنامه ترکیبی و گفتوگو محور با حضور نوید محمد زاده برگزار شد.
واکنشها به “همرفیق” متفاوت بوده، عده ای از آن استقبال کردهاند و عدهای دیگر از آن انتقاد کردهاند.
سید شهاب الدین حسینی تنکابنی درسال ۱۳۵۲ در تهران متولد شد. او در سال ۱۳۷۴ با پریچهر قنبری ازدواج کرد، فرزند اولشان به نام محمدامین در زمستان ۱۳۸۲ و فرزند دومشان به نام امیرعلی در تابستان ۱۳۹۰ به دنیا آمدند.
شهاب حسینی تحصیلاتش را در رشته روانشناسی دانشگاه تهران به دلیل اینکه هوای مهاجرت به کانادا را در سر داشت بعد از دو سال نیمه کاره رها کرد. شهاب حسینی اولین فرزند یک خانواده شش نفره است و یک برادر و دو خواهر دیگر هم دارد.
سیدفخرالدین حسینی پدر شهاب حسینی از دبیران آموزش و پرورش بود که دستی در ترجمه و تالیف کتاب داشت و چندین رمان و کتاب ترجمه شده توسط او منتشر شد. پدر شهاب حسینی بهمن ماه سال 93 درگذشت.مادر شهاب حسینی یک امدادگر سیار بود و شغل مادرش باعث شد تا چند سالی از کودکی شهاب حسینی در خرم آباد سپری شود.
شهاب حسینی یکی از سلبریتی هایی است که در سن پایین ازدواج کرد و خانواده تشکیل داد.این هنرمند کشورمان در سال 1374 درحالی که تنها 22 سال داشت با پریچهر قنبری همسرش آشنا شد و این آشنایی منجر به ازدواج گردید.
شهاب حسینی که قصد مهاجرت به کانادا را داشت و برای این کار حتی حاضر به انصراف از دانشگاه شده بود باید خدمت سربازی را پشت میگذاشت و به همین منظور زمانی که برای خداحافظی با دوستانش در دانشکده هنرهای زیبا به دانشگاه تهران رفته بود برای اولین بار همسرش پریچهر قنبری را دید و این دیدار به آشنایی های بعدی زیر نظر خانواده و ازدواج ختم شد.
تا قبل از این که همسرم را ببینم، قصد ازدواج نداشتم تا این که روزگار ما را در برابر هم قرار داد.
به او پیشنهاد آشنایی دادم اما همسرم هیچ اعتقادی به اینگونه دوستی ها و آشنایی ها نداشت و گفت:اگر کسی واقعا عاشق است و تمایل قلبی برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش دارد، باید در این راه صادقانه گام بردارد و بنابراین موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم و مصمم به ازدواج شدم. دیگر تکه دوم زندگی ام را پیدا کرده بودم.
بعد از صحبت های اولیه و رسم و رسومی که در این رهگذر طی می شود، بعد از 4-3 ماه نامزدی، عقد کردیم اما شرایط برگزاری جشن عروسی را نداشتم، از طرفی مایل بودم استقلال در زندگی را با برگزاری جشن توسط خودم آغاز کنم؛ به همین دلیل 3 سال طول کشید تا ما به جشن عروسی برسیم.
من آن زمان سیدشهاب الدین حسینی بودم. فقط همین. خلاصه اینکه ما از صفر و درکنار هم شروع کردیم. البته پدرومادر هردوی ما سعی داشتند که دستمان را بگیرند.
اما ما قرار گذاشته بودیم که روی پای خودمان بایستیم و خوشبختانه همین طور هم شد. خلاصه اینکه من سیدشهاب الدین 22ساله و پریچهر قنبری زندگی مشترکمان را با تمام کم و کاستی هایش شروع کردیم و تا امروز باوجود همه سختی ها و فراز و نشیب ها در تمام مدت در کنار هم بودیم.