همه چیز درباره هنر درمانی را در این مطلب از سایت فراناز می خوانید. هم چنین فواید هنر درمانی را در این بخش خواهید خواند. با ما همراه باشید.
تاریخچه «بهداشت روانی» به قدمت بروز بیماریهای روانیاست؛ یعنی از همان اوایل زندگی اجتماعی انسانها در بستر رودها آغاز و تا عصر حاضرتداوم داشتهاست. اما امروزه در رویکردهای سلامت نگرواژه «سلامتی» یک مؤلفه سه بعدی، روانی، اجتماعی، جسمانی محسوب میشود. که هیچکدام از این سه مؤلفه هرگز نمیتوانند بدون اثر بخشی آن دیگران، سلامت روانی افراد و در نهایت جامعه را تأمین کنند.
اختلالات عاطفی و روانی، که بطور مداوم روبه تزاید است از جمله مهمترین عوامل مؤثر در کاهش کیفیت زندگی در تمام جوامع بشریست. بر اساس تخمین سازمان جهانی بهداشت در حال حاضر ۲۵٪ جمعیت جهان از اختلالات روانی، رفتاری و عصبی در رنجند. [داویدیان، هاراملون،(۱۳۷۶) ] و [موری کریستوفرجی لویز، آلن دی(۱۳۷۶)] بر طبق نتایج حاصل از طرح مطالعاتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی سال ۱۳۷۸ میزان شیوع اختلال روانی در جمعیت بالای ۱۵سال ایران ۲۱٪ گزارش شده که از این میان ۱۵/۱ در هزار جمعیت مبتلا به شدیدترین حالات بیماریهای روانیاند.
[محیط، احمد – شاه محمد، داود (۱۳۷۶) بر خلاف تصور عمومی نابهنجاریهای«روانی _ عاطفی» در میان کودکان و نوجوانان در قیاس با دیگر مقاطع سنی درصد بالاتری را به خود اختصاص دادهاست و تقریباً ۲۲٪ از دانش آموزان در طی یک سال، عوارض و نشانههای اختلالات روان شناختی را بر اساس معیارهای DISM-IV تجربه میکنند.
اما کمتر از ۲۰٪ آنان از خدمات سلامت روانی بهرمند میشوند. این در حالی است که در میان اقشار کم در آمد، در صد کودکانی که در معرض خطرهای ناشی از بروز مشکلات روانی قرار دارند بیش از ۵۰٪ است [کاوه، محمد حسین و همکاران (۱۳۸۲)]از آنجا که خانواده و مدرسه از جمله مهمترین نهادهای اجتماعی مرتبط با کودکان، هستند، لزوم آموزش والدین و مربیان در راستای ارتقاء سطح بهداشت روانی از ضروریات امروز جامعه ماست.
میتوان برای مدارس به عنوان اصلیترین پایگاه آموزشی کودکان با دارا بودن تنوع و گستردگی جمعیتی به مراتب بیشترازخانواده، کارکردی دوگانه قائل شد. از یکسو مدارس میتوانند زمینه ساز افزایش وگسترش هر چه بیشتر مشکلات عاطفی – روانی کودکان باشند و از دگر سو با کارکردی پیشگیرانه در ارتقاء سطح آگاهی و به طبع کاهش اثرات مخرب رفتارهای نا هنجار روانی دانش آموزان بکوشند و موجبات تشخص تحصیلی و شخصیتی کودکان را فرهم آورند. توجه به مقوله بهداشت روانی و جسمانی در مدارس باید به عنوان جزء لاینفک فرایند آموزشی و پژوهشی در جهت رفع موانع یادگیری حائز اهمیت تلقی شود.
به یقین در پرتو چنین رویکردی میتوان امیدوار بود که مدارس به عنوان محیطی که زمینه مساعدی برای تحقق روند یادگیری و افزایش سطح رفاه روانی – اجتماعی دانش آموزان را فراهم میکنند ارزیابی شوند. نتایج حاصل از یک تحقیق [اصغرنژاد فرید، علی اصغر(۱۳۷۷) ] برای تعیین میزان اثر بخشی آموزشهای بهداشت روانی در مدارس راهنمایی شهر تهران در سال ۱۳۷۷ نشان میدهد که آثار این آموزهها در افزایش توان سازش یافتگی دانش آموزان بسیار مؤثربودهاست، بر اساس این یافتهها در مدارس مورد تحقیق ۸/۳۷ در صد از دانش آموزان دارای مشکلات روان شناختی بودهاند. که ۲۲ در صد این مشکلات رفتاری ،۱۰ درصد عاطفی و ۵ درصد رفتاری و عاطفی به صورت توأمان بودهاند. این در حالی است که به استناد نتایج تحقیقی مشابه [راهنما، علیاکبر – مهرداد، غلامعلی (۱۳۸۳)]در سال ۱۳۸۲ نسبت به کارگیری نیروی متخصص تحت عنوان «مراقب بهداشتی» در سطح استان همدان ۱ به ۳۱۰۲ نفربوده. به عبارت سادهتر به ازای هر ۳۱۰۲ نفر دانش آموز صرفاًیک مراقب بهداشت وجود دارد.
این تناسب برای معلمین پرورشی شاغل در مدارس نیز رقم، یک به ۶۹۴ است در حالی که بر اساس همین تحقیق در کشورهای توسعه یافته، این نسبت از۱ به۵۶۰ مراقب بهداشت و ۱به ۲۵۰ معلم پرورشی در نوسان میباشد. به استناد همین منابع میتوان به اختلاف فراوان ما با کشورهای پیشرفته در زمینه تربیت و به کارگیری نیروهای متخصص برای مراقبتهای بهداشتی – روانی در مدارس پی برد.
حال اگر به موازات کمبود نیروی انسانی متخصص به معضل استفاده از روشهای کم تأثیر در راستای ارتقاء سطح بهداشت روانی دانش آموزان در مدارس نیز نیم نگاهی داشته باشیم، شاید به درکی واقع بینانه تر از این معضل برسیم. امروزه یکی از شیوههای نوین مقابله با ناراحتیهای روانی – عاطفی که در سطح جهان مورد تأکید قرار گرفته و استفاده از آن کمکم به صورت گستردهای رواج یافته، بهرهگیری از تکنیکهای «هنر درمانی» است که خوشبختانه بر پایه مطالعات بعمل آمده مصاد یقی از شناخت و استفادههای اولیه از آن طی چند سال اخیر در کشورمان نیز دیده شدهاست و حتی در این زمینه چند مقاله پژوهشی نیز به طبع رسیده که در ادامه این گفتارذکری از آنها نیز به میان خواهد آمد.
هرچند مبحث هنردرمانی ازدیرباز موردتوجه اندیشمندان و فیلسوفان ازجمله ارسطو بوده و کارکردهای درمانی هنر با عناوینی چون «کاتارسیس» و «پالایش روانی» از هزاران سال قبل مطرح گشته، اما کاربرد روان شناسانهٔ هنر به شکل امروزی نخستین بار توسط زیگموند فروید ارائه شد و دیری نپایید که هنر و روانکاوی از تأثیرات متقابل یکدیگر بهرهها بردند [ توماس، گلین – سیلک، آنجل – (۱۳۷۰)].
فروید در تعدادی از رسالهها و نوشتههای خود به روانشناسی هنرمند و تأثیرات روانشناسانه آثار هنری بر مخاطبان اشارههای مستقیمی دارد و فعالیتهای هنری را به مثابه ابزاری نیرومند جهت تحلیل روانکاوانه شخصیت مورد ارزیابی جدی قرار میدهد. سالها بعد (۱۹۵۸) کرامر مشخصا به منظور رفع اختلالات هیجانی در کودکان به شیوه نقاشی درمانی متوسل شد. وی هدف هنر درمانی را ایجاد موقعیتی برای انتخاب و تغییر رفتارها میداند و به باور او این کار فرصتهایی را برای تجربه مجدد تعارضها پدید میآورد، تا از این راه به رفع، تحلیل، یا پاسخگویی آنها بپردازد.
هنردرمانی (Art therapy) از دیدگاه فیلیپ ویلیامز انجام فعالیتهای خلاق با استفاده از مواد و روشهای (هنری – دیداری -شنیداری) را هنردرمانی گویند. [ویلیامز، فیلیپ -(۱۳۷۵)].
هدف از فعالیتهای هنر درمانگرانه رشد هویت، شخصیت و نیزبرانگیختن احساس موفقیت درکودکان از طریق ابزارهای ابتکاری خودمحور است. سایمون معتقد است که هنر در مانی یا روان در مانی هنری مستلزم توجه به نیازهای روانی بیماران، نظیر نیاز به آزادی، اظهار وجود و آرامش است وبر همین اساس نیازمند توجه به جزئیات مهارتهای هنری نیست و فعالیتها و تولیدات هنری را نه به خاطر رویکرد زیبایی شناسانه آنها بلکه به دلیل نقش روانکاوانه و درمانگرشان مورد توجه قرار میدهد.
هنردرمانگر در اصطلاح به شخصی اطلاق میشود که با شناخت و احاطه بر جوانب مختلف هنر و روانشناسی وبا کمک یک تیم متشکل از پزشکان و هنرمندان تلاش میکند با بهرهگیری از شیوههای هنری ویژه به درمانگیر کمک کند تا مکنونات غیر کلامی خود را در قالب اثری بدیع و خلاق به منصهٔ بروز و اظهار برساند. یک درمانگر با چنین هدفی میتواند جلسات درمانی خود را بسته به شرایط به صورت انفرادی، خانوادگی یا گروهی هدایت کند. همچنین تفکیک جنسیتی در بعضی از موارد خاص جایز خواهد بود. درمانگر متخصص در بهکارگیری شیوههای مختلف هنردرمانی معولاً مطالب موردبحث و ابزار موردنیاز خود را ازقبل آماده کرده و هیچگاه بدون تمهید مقدمات و آمادگی کامل جلسه درمان را آغاز نخواهد کرد.
هنردرمانی گروهی (Group – Therapy) فرایندی است که کیفیت شفابخش و درمانی هنر را با روان درمانی گروهی تلفیق میکند. در اجرای هرگونه فعالیت گروهی هنردرمانی، افرادی در فرایند اصلی آفرینش درگیرند و باید به نحوی کارشان را با دیگران به اشتراک بگذارند تا اعضای گروه بتوانند دربارهٔ کارشان هم درخلال فرایند تولید و هم پس از آن به بحث و گفتگوی تحلیلی بپردازند. پیامد این مشارکت جمعی خلق اثری هنری است، که جنبههای روانشناسانه آن برتوانمندیهای هنری اثر ارجحیت دارد. اثر هنری حاصلشده در نتیجهٔ چنین فرایندی میتواند به مثابه فرصتی باشد برای به اشتراک گذاشتن انگیزهها، تحلیلها، شیرینی در ادراک دیداری و فرافکنی تعارضات و هیجانات سرکوبشده درمانگیران.
هنردرمانی شیوهای از درمان است که به مدد آن، فرد وارد فرایند خلق اثر هنری میشود و ضمن این تجربهی تازه، از نظر جسمی، روحی و عاطفی بهبود مییابد. با ورود به فرایند خلاق تولید اثر هنری، فرد شروع به ابراز ابعاد هنرمندانهی خود میکند و از این طریق میتواند رفتارها و احساساتش را تحت کنترل درآورد، از استرسها بکاهد و خودآگاهی و عزتنفسش را بهبود ببخشد.برای استفاده از هنردرمانی نباید حتما استعداد هنری زیادی داشته باشید. کافیست تا به کمک هنر احساسات و درونیات فروخوردهی خود را ابراز کنید. در این فرایند، متخصصان و افراد حرفهای میتوانند شما را هدایت و پیامهای پنهان در آثارتان را معنا کنند.
هنردرمانی، گاهی اوقات بهمعنای درمان از طریق خلق یا ابراز نیز نام میگیرد. هنردرمانی به افراد اجازه میدهد که خود را ابراز کنند و طی این فرایند احساسات و عواطف خود را بیشتر بشناسند. رنگ، ماژیک، مداد، گچ و هر آنچه که با آن میتوان طرح کشید، ابزار لازم برای این کار است.
هنردرمانی تلفیقی است از روشهای رواندرمانی و درکی روانشناسانه از ابعاد فرایند خلاقیت؛ بهویژه بهکار گرفتن و شناخت ویژگیهای مؤثر در مصالح و ابزارهای مختلف.
هنردرمانی به خلق هنر در راستای افزایش خودآگاهی فرد و دیگران میپردازد و باعث توسعهی فردی، افزایش مهارتهای رویارویی با چالشهای مختلف و بالا رفتن مهارتها و عملکردهای شناختی میشود.
هنردرمانی براساس نظریههای شخصیتی، توسعهی انسانی، روانشناسی، نظامهای خانوادگی و آموزش هنر صورت میگیرد. متخصصان هنردرمانی هم در زمینهی هنر و هم روانشناسی تحصیل کردهاند.
هنردرمانی بهمعنای کاربرد هنر در درمان افراد است و در بستری حرفهای، به افرادی که دچار بیماریهای مختلف هستند، آسیبهای روانی سخت دیدهاند و با چالشهایی سنگین روبهرو شدهاند و همچنین افرادی که بهدنبال توسعهی فردی هستند، کمک و همراهی میکند.
با خودآگاهی بیشتری که هنردرمانی در اختیار افراد قرار میدهد، امکان مقابله با تجارب ناخوشایند فراهم میشود. ضمن اینکه تواناییها و مهارتهای شناختی بالا میرود و لحظاتی که در آن به خلق اثر هنری پرداخته میشود، لذتبخش و شیرین هستند.
افرادی که بهعنوان متخصص در این زمینه به دیگران کمک میکنند، به موضوعاتی چون توسعهی انسانی، نظریههای روانشناسی، روشهای مراقبت و آزمایش بیمار، سنتهای هنری، مسائل معنوی و فرهنگی و البته قدرت درمانگری هنر واقف هستند.
این متخصصان از هنر برای درمان، ارزیابی و تحقیق و پژوهشهای مختلف دیگر بهره میگیرند. هنردرمانی روی افراد در تمام سنین تأثیرگذار است و میتوان آن را برای بهبود و درمان خانوادگی، گروهی، فردی و… استفاده کرد. در شیوهی درمان به کمک هنردرمانی اقداماتی نظیر رسیدگی به سلامت روانی، بازپروری، ارائهی خدمات پزشکی و… صورت میگیرد.
خدمات هنردرمانی در مراکز مختلف و در قالبهای گوناگون اجراشدنی است: مدارس، آسایشگاهها، خانههای سالمندان و… .
همه میتوانند از هنردرمانی استفاده کنند. با وجود درمانهای مختلفی که برای رفع انواع مشکلات روانی و جسمانی کشف و طرح شده است، هنردرمانی چیز دیگری است.
تفاوت عمده هنردرمانی با سایر روشها در این است که به ما امکان ابراز احساسات و برقراری ارتباط با محیط اطرافمان را با روشی بهجز استفاده از کلمات و جملهها میسر میکند. کلمات و عبارات محدود هستند و نمیتوانند حق مطلب را در ارتباطات بهطور تمام و کمال ادا کنند.
هر چند بیشتر از قالبهای سنتی هنر مانند نقاشی، طراحی، عکاسی، مجسمهسازی و… در هنردرمانی استفاده میشود اما امکان استفاده از سایر شکلهای هنر مانند هنرهای اجرایی و… نیز راهی مناسب برای ابراز درونیات افراد است. درواقع، دنیای هنر بسیار گسترده است.
متخصصان هنردرمانی در زمینهی هنر و روانشناسی همزمان تحصیل میکنند. افرادی که در این زمینه فعالیت میکنند، علاوهبر نیاز به دریافت مدرک باید به مجموعهای از تواناییها مسلط باشند.
هنردرمانان باید با بیماران در هر سن، عقیده و نژاد و جنسیتی توانایی همراهی داشته باشند. بسته به شرایط مختلفی که افراد نیازمند کمک در آن درگیر هستند، هنردرمانان میتوانند در قالب انفرادی، گروهی، خانوادگی و به شکل گروهی به همراهی و درمان افراد بپردازند.
هنردرمانان با نشانههای غیرشفاهی و استعارههایی که به کمک هنر ابراز میشوند و در جاییکه مجالی برای استفاده از کلام نیست، آشنا هستند. در فرایند خلاق هنر افراد متوجه میشوند که میتوانند از طریق هنر به ابراز خود بپردازند.
بهواسطه هنردرمانی میتوان به بهبود عاطفی و روحی بیمار کمک کرد. هنردرمانی باعث کاهش تنش و استرس میشود و به خوددرمانی کمک شایانی میکند. هنردرمانی صرفا برای بیماران استفاده نمیشود، همه میتوانند به کمک آن به کشف خود بپردازند و تواناییهایشان را افزایش بدهند.
برای استفاده از هنردرمانی هیچگونه استعداد خاصی لازم نیست. نباید از ابراز خود واهمه داشت. شاید در ابتدای فرایند خلاق، این روش کمی عجیب بهنظر برسد اما بعد از مدتی به آن عادت میکنید.
علت غریب بودن هنردرمانی در آغاز فرایند، ناآشنایی بیشتر افراد با برقراری ارتباط با اطرافیانشان از طریقی به غیر از واژگان و کلمات است. در هنردرمانی هدف خلق شاهکاری هنری نیست. بنابراین وقتی فرد میآموزد که در قالب جدیدی از ارتباطات، خود را معرفی و مطرح کند، به آرامش دست مییابد و روند درمانیاش سریعتر پیش میرود.
هنردرمانی به افراد کمک میکند تا خود را ابراز کنند، احساساتشان را کشف کنند، وسواسها و عادتهایشان را ترک کنند و عزت نفس خود را بهبود ببخشند. هنردرمانی برای کودکان معلول بسیار مفید است و تقریبا برای همه افراد مناسب و مؤثر واقع میشود.
احتمالا شما هم آرامشی حاصل از نقاشی کشیدن یا شنیدن موسیقی را تجربه کردهاید. همه اینها بهخاطر ویژگیهای درمانی و آرامشبخش هنر است. اگر این حالت خود را برای متخصصان هنردرمانی مطرح کنید، دلایل علمی فرایند اثرگذاری را برایتان شرح میدهند.
نقاشی کردن، نواختن موسیقی، آواز خواندن و رنگآمیزی از جمله کارهایی هستند که باعث آرامش میشوند. اثرگذاری این امور، بزرگ و کوچک نمیشناسد و موجب آرامش میشود. پس، از انجام آنها نهراسید و دل را به دریای هنر بزنید.
هنردرمانی به تمام بیماریها کمک میکند. مثلا افراد مبتلا به سرطان، فشار، استرس و غم زیادی را متحمل میشوند. هنر به این دسته از افراد امکان ابراز احساساتی را که در سینه سنگینی میکند، فراهم میکند.
حتی اگر از هنردرمانی برای درمان بیماریهای مختلف استفاده نشود، همچنان روش مناسبی برای کاهش فشارها و استرسهای عادی است. استفاده از هنردرمانی رو به گسترش است و میتوان بهعنوان شغلی مناسب و مفید به آن فکر کرد.
ماهنامه سپیده دانایی – علی زاده محمدی، روان شناس: استفاده از هنر برای درمان، پدیده نوینی نیست و تاریخ زندگی بشر از هزاران سال قبل با موضوع هنر در شفا آشناست. عناصر هنری در شکل نقاشی و نمایش در تمدن های نخستین از چند قرن قبل از میلاد برای کاهش ترس و نگرانی و ایجاد قدرت و نیرو و انتقال اطلاعات به کار می رفته است. «ارسطو» و فلاسفه دیگر از شعر و نمایش برای سلامت و پالایش نفس استفاده کرده اند؛ تا امروز که از نقاشی و نمایش و موسیقی در هنردرمانی خلاق برای توان بخشی همه بیماری ها و برای همه سنین از کودکی تا سالمندی استفاده می شود.
هنر، مفهومی دارای تحول در مغز و انسان دارد. همه هنرها خصوصا انواع دیداری آن شامل نقاشی، مجسمه سازی و طراحی با رشد و تحول هوشی پیش می روند و با تحول تفکر شکل می گیرند.
حدود یک قرن از شکل گیری هنردرمانی به مفهوم جدید آن می گذرد. از اواسط قرن بیستم شماری از روان شناسان و هنرمندان از اصطلاح هنردرمانی استفاده کردند که در این میان چهار زن به نام های «الینور اولمان»، «هانا کواتکوسکا»، «ادیت کرامر» و «مارگارت نامبرگ» در توسعه هنردرمانی سهم اصلی را داشتند.
نامبرگ به عنوان نخستین پایه گذار هنردرمانی شناخته شده است. مارگارت نامبرگ از سال 1940 با ایده های یونگ و فروید آشنا بود و هنردرمانی را با رویکرد روان تحلیلی مطرح می کرد. همه رویکردهای بالینی- فرافکنی در هنردرمانی براساس نظریه روان کاوی فروید شکل گرفتند. فروید معتقد بود رویاها که تصاویر امیال تغییر شکل یافته هستند، با هنر فرافکنی و نمایان می شوند.
اما کارهای یونگ بیشتر از نظریه فروید بر گسترش هنردرمانی اثر داشت. یونگ یک دوره طولانی دچار افسردگی بود. او برای تسکین خود هر روز به ساحل دریا می رفت و با استفاده از گل، آب و سنگ ریزه شکل های خلاق می ساخت. او بین خودش و تصاویر و چیزهایی که ساخته بود گفت و گویی را شکل می داد و مسائل درونی خود را آشکار و بازنمایی می کرد.
یونگ هر وقت به بحران های شخصی دچار می شد برای بازنمایی تجارب و تصورات درونی خویش به طراحی، نقاشی و مجسمه سازی می پرداخت و این روش را به بیماران خود نیز توصیه می کرد. او این تکنیک را «تخیل فعال» نام گذاشت که بعدها به عنوان یکی از تکنیک های مهم روان شناسی تحلیلی و در هنردرمانی تحلیلی یونگ مطرح شد. یونگ بیمارانش را به ساختن تصاویر بصری از رویاهایشان فرا می خواند.
هنردرمانی عبارت است از کار برد مواد هنری برای بیان و توانمند ساختن بیمار از طریق شناخت و حل تعارضات درونی خود در حضور هنردرمانگری آموزش دیده. در هنردرمانی، بیماران به مهارت یا تجربه قبلی در زمینه هنر نیاز ندارند؛ بلکه بیمار از طریق خلق اثر هنری و بازتاب آن در محصول و فرایند کار خودش، آگاهی از خویشتن و دیگران را افزایش داده و احساسات مثبت و اعتماد به نفس را در خود تقویت می کند.
امروزه هنردرمانگران در مراکز گوناگون فعالیت می کنند. اکثر آن ها در بیمارستان های روان پزشکی یا تیم های بهداشت روانی و به عنوان مددکار اجتماعی مشغول به فعالیت هستند. آن ها همچنین در زندان و مدارس استثنایی و مدارس عادی کار می کنند. امروزه حجم کار هنردرمانگران در بخش های مراقبت از بیماران سرطانی، بیماران رو به مرگ یا مبتلا به ایدز، کار با معتادان و نیز کار با افرادی که دچار اختلالات یادگیری هستند و کودکانی که از اتیسم رنج می برند روز به روز بیشتر می شود.
هنردرمانی برای پناهندگان و کودکانی که در مناطق بحرانی زندگی می کنند زمینه کاری دیگری است که هنر درمانگران چند دهه است آن را تجربه کرده اند.
رشته هنردرمانی تا دوره فوق لیسانس در آمریکا و انگلستان و چند کشور دیگر آموزش داده می شود که به صورت تمام وقت طی دو سال یا پاره وقت طی سه سال پس از گذراندن لیسانس خوانده می شود. افرادی که قصد شرکت در دوره های مخصوص هنردرمانگری را نداشته باشند و فقط بخواهند به صورت تجربی با ان آشنا شوند می توانند از دوره های مقدماتی در دانشکده ها و برخی از کلاس های فصلی در دانشگاه ها، مخصوصا دانشگاه هایی که به آموزش های هنردرمانی مشغول هستند، استفاده کنند.
هنردرمانگران در حیطه های نظری از جمله روان کاوی (مثل روان کاوی فروید، یونگ و مراجع محوری) یا حیطه های انسان گرایی (مثل روان شناسی گشتالت، درمان مساله مدار، روان شناسی ساختار فردی و روان شناسی شناختی) فعالیت می کنند. بسیاری از درمانگران هنری با توجه به گروه متقاضیان یا فعالیتی که انجام می شود از میان راهکارهای مختلف یک یا چند روش را به صورت دلخواه به کار می بندند.
خوشبختانه هنردرمانی به مفهوم دانشگاهی آن به خاورمیانه هم راه پیدا کرده است. جالب این که در کشور عربستان که مقولات روان شناسی تا حدی تابو است، رشته هنردرمانی هم دایر شده است. دکتر «اواد الیامی»، هنردرمانگر اهل عربستان سعودی که در آمریکا تحصیل نموده است، پس از مراجعت به ریاض برای کسب مجوز درمان سه سال با دولت سعودی مبارزه کرد تا این که توانست تحت نظارت یک روان پزشک که از قدرت سیاسی بالایی برخوردار بود، اولین (و تنها) مجوز هنردرمانی در عربستان سعودی را به دست آورد.
پس از واگذاری این مجوز در آوریل 2000، دولت عربستان استانداردهایی برای آن قرار داد: فوق لیسانس روان شناسی یا هنر با تخصص در هنردرمانی به اضافه دو سال انترنی که در آن برنامه ای مطابق با عالی ترین سطح استانداردهای دولت برگزار شود. زنان در عربستان غالبا صورت خود را می پوشانند و اجازه ندارند مسائل خود را در نزد درمانگر مرد بیان کنند.
در ایران هم هنردرمانی به صورت کارگاه های آموزشی و تجربی در بعضی از مراکز از جمله مرکز مطالعات هنردرمانی دانشگاه شهید بهشتی وجود دارد. اینجانب دروس دوره کارشناسی ارشد هنردرمانی را نوشته ام که دوره واحدهای درسی آن اخیرا به تصویب معاونت وزارت علوم رسیده است و امیدواریم روزی این رشته در کشور دایر شود.
مهم ترین و رایج ترین ابزار هنردرمانی نقاشی است. از طریق عناصر موجود در نقاشی مانند خطوط، تصویر، جهت نقاشی، اندازه تصاویر، محتوای نقاشی و صحبت هایی که بیمار درباره آن بیان می کند می توان به ویژگی های عاطفی، ناکامی ها، فشارها و تمایلات درونی بیمار پی برد.
نقاشی همانند خواب و رویا بیمار را از ممنوعیت ها رها ساخته و با درمانگر در حالتی ناخودآگاه درباره کشفیات، افکار و دلهره هایش صحبت می کند و با مشکلات خود راحت تر مواجه می شود و با کمک درمانگر راه های تازه ای برای مقابله با مشکل خود پیدا می کند. خطوط و رنگ، این زوایا را به درمانگر می نماید.
اما اثر هنر در درمان از آن جا آغاز می شود که راه نفوذ به ناخودآگاه را آسان و امکان تغییر را در خودآگاهی پدید می آورد. هنر کمک می کند تا بیماران در رابطه با کارها و آثار خلاقانه هنری خویش چیزهایی بگویند، در حالی که غالبا متوجه این موضوع نمی شوند که در حال بیان مسائل درونی خود هستند، چون آن چه می سازند جنبه نمادین و سمبلیک دارد. وقتی هم ساخت کارهای هنری پایان می یابد کماکان کارهای تولیدشده در جلسه درمان وجود دارند و هرگاه لازم باشد می توان به این کارها بازگشت و درباره آن ها بحث کرد.
فعالیت هنری می تواند فضایی جذاب و گروهی بسازد، به طوری که بیمار پیرامون موضوع مورد نظر به آسانی تمرکز پیدا می کند و درباره راه حل های مشکل خود فکر می کند. تجربیات هنردرمانگران می گوید فضای هنردرمانی، جوی ایمان و سازنده به وجود می آورد که در آن بیمار احساس تهدید نمی کند و به راحتی آن را می پذیرد.
کار مهم هنر در فرایند درمان «بازنمایی تصویری» از مشکل و راه حل ها است، ون با برونی سازی تصویری و نمایشی، مشکل ارتباط و تسلط بر هیجان ها و فشارهای روانی آسان می شود و استرس تا حدی کم می شود. برای مثال، به یاد می آورم که در واقعه زلزله بم کودکان زلزله زده با نقاشی و نمایش خاطرات، آن را مجسم می کردند و ما با بیرونی کردن نگرانی های آن ها اضطراب شان را کم می کردیم.
کودکان برای نمایش زلزله، حرکت، لرزش صدا و امواج زلزله را نشان می دادند. گروهی نقش آوار را بازی می کردند و بر سر دیگران فروریختند و گروهی نیز نقش اعضای خانواده را بازی و گروهی نیز نقش ناجی را بازی می کردند. آن ها با این نمایش ها وقایع زلزله را به نمایش درآوردند. این دست برونی سازی ها با نقاشی، گل، کلاژ و نمایش به کودکان بسیار کمک می کند. در تجربه دیگری با کودکان بی سرپرست، آن ها یاد گرفتند که براساس مشکلات خانوادگی مانند طلاق و اعتیاد والدین شان و سوءاستفاده های جنسی که شده بودند، نقاشی بکشند و قصه هایی بسازند. آن ها برای شخصیت های داستان عروسک ها و ماسک هایی درست کردند و سپس نقش آن ها را بازی کردند.
این گونه نقاشی ها و بازی های نمایشی کمک کرد تا تعارضات و فشارهای حاد زندگی خود را بهتر بپذیرند و باورها و راه حل های سازنده ای برای کنار آمدن با فشارها تجربه کنند. در این جا هنر درمانگر جهت دادن مثبت به ذهن کودکان بود.
درون نقاشی و نمایش و قصه مجموعه ای از رفتارهای کلامی و غیرکلامی وجود دارد که می توان از آن برای تقویت رفتار و تعاملات اجتماعی بیماران کمک گرفت. وقتی بیماران نقاشی می کشند یا نمایش و داستانی می سازند، در ماجرای آن قرار می گیرند و تا مدت ها به خاطر می سپارند و مثل آن زندگی می کنند و تجربه هایشان را در قالب آن سازمان می دهند.
استفاده از هنردرمانی برای بزرگسالانی که دچار واپس روی هستند و کسانی که از بیماری روانی، اختلال شخصیت و اختلالات اضطرابی و افسردگی و مخصوصا نداشتن عزت نفس رنج می برند بسیار سودمند است. بزرگسالان از به دست آوردن فرصتی برای مرور بصری زندگی خویش بسیار لذت می برند. هنر، ادراکات و خاطرات آشفته بیماران را سازمان دهی می کند. حتی بیماران بدگمان و بیمارانی که علی رغم توانایی در صحبت کردن، در برابر درمان های کلامی مقاومت می کنند از هنردرمانی استقبال می کنند و در فعالیت هنری شرکت می کنند.
نکته آخر این که مردم ایران به دلیل برخورداری از فرهنگ هنری گسترده و روحیه خلاق در زمینه های هنری شرایط منحصر به فردی در خاورمیانه دارد، به طوری که می توان به شویه های خلاق از هنردرمانی به شکل گروهی در مراکز مختلف، مخصوصا در مدارس و کانون های حمایت از نوجوانان و جوانان استفاده کرد. با توجه به گرایش زیادی که نوجوانان در دبیرستان ها به رفتارهای پرخطر مانند روابط جنسی، سیگار، الکل و مواد مخدر پیدا کرده اند، هنردرمانی در قالب برنامه های گروهی می تواند در امر پیشگیری و آموزش دانش آموزان برای مقابله با مشکلات به کار آید.