در این پست از سایت فراناز زیباترین اشعار کوتاه وفات حضرت زینب (س) را می خوانید. همچنین در ادامه عکس و متن های تسلیت وفات حضرت زینب (س) را در انتهای مطلب گردآوری کرده ایم.
به سمت خلق نرو جلوه ی تو ربانیست..
نصیب قلب تو از زندگی پریشانیست..
سکوت گرچه نشان است بر نجابت زن
صدای خسته ی تو حجت مسلمانیست..
شکوه شمس به تابیدن پس از ابرست..
بتاب گرچه هوای دل تو بارانیست..
به ریزه خواری خوان کرامت تو خوشم..
که موری در تو برتر از سلیمانیست..
حریم قرب ندارد حساب فقر و غنا
دراین حریم اطاعت کمال سلطانیست..
مفسران پی تفسیر خطبه های تواند..
که جمله جمله ی آن آیه های قرآنیست
کسی ندید چهل روز بی قراری تو..
که اجر داغ به این غصه های پنهانیست
به پای فضل تو موسی به لکنت افتاده..
کمی زمدح تو بی یی مسیح درمانیست..
نظر بحال گدا کردن از کرامت توست..
نشسته بر سر این سفره در پی نانیست..
نم وضوی نمازت حیات آب بقا..
نوشتن از حسناتت بضاعت ما نیست..
پناه عالمیان در پناه چادر توست..
یقین زمین و زمان در پناه چادر توست..
زینبم یار آشنای توام
جای مانده ز کربلای توام
شعله سر می کشد ز ناله ی من
من عزادار نینوای توام
تشنه لب لحظه های آخر عمر
یاد سقای با وفای توام
بسترم زیر تابش خورشید
روضه خوان یاد بوریای توام
یاد گل های پرپر باغ و
بدن زیر دست و پای توام
وای از آن دم که حنجر تو شکست
یاد آن آخرین صدای توام
یاد راس تو روی نیزه و آن
پیکر بر زمین رهای توام
زخم خورده ز وقت وا شدن
پای دشمن به خیمه های توام
دم آخر بیا به بالینم
که دوباره رخ تو را بینم
سلام ای روح عزت،تجلی شهامت
سلام ای کوه صبر و،وقار و استقامت
فتاده در دل ما،شراری از غم تو
دو عالم خون بگرید،برای ماتم تو
چو شمع محفل تو،تمامی ِ کواکب
ز بس که غم کشیدی شدی امّ المصائب
چو ماه نو خمیدی،مصیببت ها کشیدی
به عمرت ای عقیله،چه غمها که ندیدی
غم هجر پیمبر،سرشک و دیده ی تر
غم مسمار و کوچه،غم عظمای مادر
عزاخانه شد از غم،تمام مُلک افلاک
تو دیدی مادرت را،فتاده بر روی خاک
تو دیدی فرق چاک ِ،علی ساقی کوثر
تو دیدی که شد از کین،جگر پاره برادر
اگرچه زین مصائب،دل تو پر بلا بود
ولی سوز دلت از،شرار کربلا بود
امان از از کربلا و،امان از یاس نیلی
امان از تازیانه،امان از ضرب سیلی
امان از داغ گودال،امان از اشک دیده
امان از غربت آن امام سر بریده
امان از اشک زهرا،امان از آن جنایت
امان از ظلم شمر و،سنان بی مروّت
میان مقتل عشق،نگویم که چه ها شد
سر شاه شهیدان،ز پشت سر جدا شد